عکاسی

ساخت وبلاگ

اینستاگرام را که باز می کنم، عکس هایی که برایم آمده اند معمولا سه دسته اند: عکس های دوستانه و خانوادگی، عکس های خوب برای ایده گرفتن و عکس هایی که عکاس خیال می کند عکس خوبی گرفته است. واضح است که موضوع این نوشته عکسی نیست که با دوستی در پارکی گرفته شده است. چیزی که آزاردهنده است، حجم زیاد عکس های به ظاهر هنری و در واقع بد است. اکانت هایی با دنبال کننده ها یا فالوئر های چند ده هزار تایی و پُر از عکس های بد. این چیزی نیست که محدود به ایران یا عکاسان خارجی باشد. اینترنت پر شده است از عکاسان جوان داخلی و خارجی بی شمار، با صد ها هزار دنبال کننده و ده ها برابر عکس های تکراری که برای ارزیابی عملکردشان تنها به تعداد لایک هایشان قناعت می کنند. مطلب امروز لنزک بدین موضوع اختصاص دارد و آن را برای تعریف عکس بد ترجمه کرده ام.

این مطلب احتمالا یک مقدار تند و تیز به نظر خواهد رسید، ولی به نظرم لازم هست، چراکه عکاسی خیابانی مشکلی دارد. شاید به خاطر این رنسانس الکی و تغییر و تحولات چند دهه اخیر در عکاسی خیابانی باشد و یا شاید صرفا به خاطر اینست که عکس بد پُست کردن مُد شده است. به هر ترتیب، این حجم از کار ضعیف حیرت آورست.

خیلی پدیده خوش آیندی نیست و دلیلش هم اغلب این است که عکاس ها موقع گشتن در آرشیو عکس هایشان و انتخاب کردن از بین آنها، وسواس و دقت زیادی به خرج نمی دهند. خیلی ها صرفا دوست دارند سریعا ببینند که بقیه چه نظری در مورد عکسی که به تازگی گرفته اند دارند، درحالیکه می توانند به قضاوت خودشان در بررسی این عکس ها اعتماد کنند.

درست است که سلیقه ها فرق دارند و هنر وابسته به سلیقه و طرز فکر هر شخص هست و بعضی از عکس های خود من هم شاید به نظر بعضی ها خوب نباشند و من هم کنترلی روی این مسئله ندارم، ولی چیزی که من در آن دخیل هستم پروسه انتخاب آن عکس برای به نمایش گذاشته شدن است.

به طور نمونه مثلا عکس های سیاه و سفید را ببینید. من عاشقشان هستم و خودم کلی عکس سیاه و سفید از خیابان های لندن دارم، ولی سیاه و سفید کردن نباید راه حل نهایی ما برای بهبود بخشیدن به همه عکس های بد باشد. متاسفانه بعضی ها اینطور تصور می کنند که سیاه و سفید کردن یک عکس مثل یک ابزار جادویی می ماند که البته این چیزی بیش از یک توهم نیست.

بعضی ها از این به عنوان یک ابزار برای پوشاندن عیب و نقص های عکس هایشان استفاده می کنند و اینطوری خودشان را فریب می دهند که انگار عکسشان حرفی برای گفتن دارد. سیاه و سفید کردن یک عکس درست مشابه نمک زدن به غذاست. نمک را به یک غذای بی نمک می زنند تا بی نمکیش از بین برود نه بیشتر از این.

گاهی این می تواند یک راه برای زیبا جلوه دادن یک عکس باشد و می تواند باعث شود که فراموش کنید این عکس هیچی نیست و چون هیچی نیست، اگر شروع به خراشیدن سطحش کنید، تا ابد باید همین کار را ادامه دهید، چون زیر این عکس روحی وجود ندارد.

بار ها پیام هایی از غریبه ها دریافت می کنم که از من می خواهند تا نمونه کارهایشان را نگاهی بیندازم و نظر بدهم، ولی اینطور به نظر می رسد که اینها اصلا آماده شنیدن نظرها و نصیحت های من نیستند. برایم جای تعجب داشت که چه طور آن آدم های مودب و مهربان که از من خواسته بودند نظر بدهم، بعد از شنیدن نظرهایم در مورد کارهایشان جری می شدند.

اگر آماده پذیرفتن نظری که خودتان خواسته بودینش نیستید، چه کسی برای کارهایتان ارزشی قائل خواهد شد؟

پند ساده ولی مهم و اساسی من برای هر کسی که علاقه مند به عکاسی در ژانر خیابانی یا هر ژانر دیگری هست این است که به عکسی که گرفته اید نگاه کنید و از خودتان در نهایت روراستی بپرسید: «حرف این عکس چیه؟ چه ارزشی داره؟».

لازم نیست این کار چند ساعت طول بکشد. باید در لحظه برای این سوال جواب داشته باشید، چون بقیه هم همینطوری در مورد کارهایتان نظر می دهند.

آیا عکستان در نشان دادن تقابل سایه و روشنایی فوق العاده است؟ یا طریقی که اشیاء و خط ها در کنار هم قرار گرفته اند، عکس را جذاب کرده؟ نکته جالبی در چیدمان اشیاء وجود دارد؟ ایا بیننده این عکس با طوفانی از احساسات منقلب می شود؟ آیا بیننده را به خنده یا گریه وا می دارد؟

جوابی پیدا کردید برای این سوال ها؟ خیلی عالی.

نکردید؟ از انتشارش بگذرید.

به نظرم این یک نکته به درد بخور هست: من وقتی فکر می کنم عکسی که تازه گرفته ام به اندازه کافی خوب هست که روی شبکه های مجازی قرار بگیرد، معمولا یک هفته و بعضا بیشتر دست نگه می دارم. این کار به من این اجازه را می دهد تا تصمیم احساسی نگیرم. به هر حال این عکس ها مثل بچه های ما می مانند و ما به همه آن ها وابسته ایم.

بعد از یک هفته یا بیشتر، سراغ آن عکس می روم و اگر همچنان به اندازه بار اول به نظرم خوب بود، آن وقت منتشرش میکنم. عکس اگر عالی باشد هیچ وقت از ارزشش کم نمی شود، درحالیکه عکس های بد به سرعت ارزش خود را از دست می دهند (حداقل طبیعتا باید اینطوری باشد).

این نقل قول را در همین زمینه خیلی می پسندم:

«من فکر می کنم یک عکس خوب مثل یه جوک خوب می ماند. اگر لازم باشد که یک جوک را بعد از تعریف کردن توضیح دهید، خیلی جک خوبی نیست» – از ناشناس.

قصد ندارم کسانی که عکس بد منتشر می کنند را نقد شدید کنم، من خودم هم عکس بد زیاد دارم ولی نکته اینست که باید وقت بیشتری را روی اینکه «چه عکسی را از آرشیوتان پاک کنید و چه عکسی باقی بماند» صرف کنید.

روی صحبت من با آن هایی است که خیلی به این نکته توجه نمی کنند و مدام عکس منتشر می کنند و با این کار هیچ لطفی هم در حق خودشان نمی کنند.

این یک حقیقت است که مجموعه کارهای شما با ضعیف ترین کارتان سنجیده می شود. هر چیزی که آنلاین پُست میکنید، بخشی از این پورتفولیو (آلبوم کار) است و تا همیشه هم باقی خواهد ماند، چون همه چیز در اینترنت باقی می ماند.

عکاس ها باید سخت گیرترین منتقد های کار خودشان باشند. حتی یک سخت گیری ظالمانه.

متاسفانه خیلی ها اصلا اینطوری نیستند به خاطر اینکه به کامنت های داخل فیسبوک و اینستاگرام خود اعتماد و اکتفا کرده اند.

«چه عکس قشنگی، عالی»،‌ «یه ترکیب بندی عالی»، «عجب نوری». ولی واقعیت این است که این کامنت ها هیچ کمکی به پیشرفت سطح کار شما نمی کنند و صرفا کیفیت مجموعه کارهایتان را مخدوش می کنند.

درباره نویسنده: نیکولاس گودن (Nicholas Goodden) یک عکاس مقیم لندن است که تخصصش عکاسی خیابانی است. او همچنین سینماگراف و تایم لپس هم درست می کند. می توانید نمونه کارهایش را روی وب سایت وی یا صفحه اینستاگرامش مشاهده نمایید.

سپاس ویژه از مترجم میهمان: آقای سامان شریعتی (صفحه اینستاگرام).

منبع

nicholasgooddenphotography و Petapixel

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 354 تاريخ : سه شنبه 29 تير 1395 ساعت: 21:04

اگر یک مولفه در بسیاری از عکس هایی که من می بینم وجود داشته باشد که بتواند آنها را تا حد زیادی بهبود بخشد، آن باید «پس زمینه» باشد. یک پس زمینه زشت یا حواس پرتکن به راحتی می تواند حتی تاثیر بهترین سوژه ها را نیز کاهش دهد. یک پس زمینه تمیز و بدون حواس پرتی به بهبود تصاویر شما کمک کرده و باعث خواهد شد تا سوژه های شما حتی برجسته تر شوند. بهترین بخش آن این است که حتی لازم نیست یک ریال برای انجام آن خرج کنید. لازم نیست شما یک نابغه فتوشاپ باشید – در واقع نکات این مطلب ممکن است به شما کمک کنند تا وقت کمتری را صرف فتوشاپ کنید. این نکات ساده می توانند کیفیت عکس هایی که می گیرید را بالا ببرند. پس اگر به دنبال یک آموزش عکاسی کاربردی برای بهبود پس زمینه عکس های خود هستید، مطالعه این مطلب لنزک را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

اغلب اوقات ما پس زمینه و آنچه در آن است را نادیده می گیریم. شما قسم می خورید که وقتی داشتید این عکس را می گرفتید، آن خطوط قدرتمند در منظره یاب نبودند، و آن صندوق پست، آن صندوق پست از کجا آمده است؟! مطمئنا وقتی که شما بر روی دکمه شاتر کلیک کردید، این از سر همسرتان بیرون نزده بود. این اتفاق به چند دلیل می افتد:

  • شما بیش از حد بر روی سوژه تمرکز کرده اید که تقریبا مثل این است که چشم بند بسته باشید، و تنها چیزی که می توانید ببینید سوژه است.
  • شما ممکن است بیش از حد در مورد تنظیمات دوربین و اطمینان از اینکه عکسی به دست می آورید که عاری از تمام آن چیزهای کوچک آزار دهنده ای است که ناخواسته وارد کادر می شوند، وسواس به خرج دهید.
  • یا شما تنها از اهمیت یک پس زمینه خوب بی اطلاع هستید.

بنابراین شما چطور می توانید پس زمینه های خود را بهبود بخشیده، یا حداقل، اثر منفی ای که می توانند بر روی عکس های شما داشته باشند را کاهش دهید؟ با دنبال کردن راهکارهای ساده این مطلب لنزک، شما در مسیر به دست آوردن یک پس زمینه بهتر و بهبود عکس های خود قرار خواهید گرفت.

با وجود این که پس زمینه در این عکس با سوژه ها خیلی خوب مطابقت دارد، استفاده از یک دیافراگم باز تر تضمین کرده که تمرکز از روی سوژه ها برداشته نشده، بلکه برجسته شوند. عکاس: دنیل اسمیت (Daniel Smith).

مکان عکاسی

اگر شما حق انتخاب دارید، سعی کنید محلی را انتخاب کنید که پس زمینه خوبی دارد. تعریف یک پس زمینه خوب به سوژه شما بستگی دارد، اما به عنوان یک قانون بسیار کلی، به دنبال جایی باشید که یک ظاهر یکنواخت داشته باشد. دیوارهای آجری، درب های غلتکی راه راه آهنی، روکش فلزی بر روی دیوارها، یا حتی چیزی به سادگی یک دیوار سفید رنگ شده، همه می توانند یک پس زمینه تمیز خوب باشند. در نهایت، چیزی که شما به دنبالش نیستید عناصر بسیار حواس پرتکن در کادر است که با سوژه شما ترکیب نمی شوند و به جلوه آن چیزی اضافه نمی کنند.

اگر نمی توانید محلی پیدا کنید که یک پس زمینه تمیز دارد، به دنبال جایی بگردید که در آن پس زمینه سوژه را تکمیل کند یا با سوژه مطابقت داشته باشد. یک نمونه از آن عکاسی ورزشی است. شما نمی توانید تصمیم بگیرید که بازی در کجا برگزار خواهد شد، بنابراین باید با آنچه که دارید کار کنید. در این شرایط، در مورد این که چه چیزی به عنوان پس زمینه خوب به نظر خواهد رسید فکر کنید. آیا یک جایگاه پر از تماشاچی بهتر از یک پارکینگ پر از ماشین یا محل ساختمان به نظر می رسد؟ من اینطور فکر می کنم. جایگاه پر از تماشاچی، اگرچه تمیز نیست، اما با سوژه شما مطابقت دارد و در واقع، تاثیر بیشتری دارد چون تماشاچیان جو خوبی به تصویر می بخشند.

با وجود این که این تصویر استادیوم را به عنوان پس زمینه دارد، کمی به هم ریخته و شلوغ است. صندلی ها عمدتا خالی هستند، بنابراین در واقع هیچ حسی از جو ورزشی را به تصویر نمی کشد.

من با تغییر موقعیتم، توانستم از یک پارچه سیاه بزرگ در پس زمینه برای برجسته تر کردن ورزشکار استفاده کنم. به هیچ چیزی بیشتر از جا به جا شدن نیاز نبود؛ به همین سادگی …

در اینجا، پس زمینه ها در این دو تصویر کاملا ساده هستند. آنها کمک می کنند تا سوژه ها قهرمانان تصویر شوند، چون هیچ چیز دیگری برای رقابت با آنها وجود ندارد.

در این تصویر، افراد خیلی بیشتری در جایگاه در پس زمینه وجود دارند. این پس زمینه برای تکمیل سوژه ها به خوبی عمل می کند، که در این مورد، بازیکنان هستند. عکاس: دنیل اسمیت (Daniel Smith).

اگرچه این کادر اکشن خوبی است، اما پس زمینه چندان فوق العاده نیست. پس زمینه در این محل بین دو جایگاه مختلف است. خیلی بهتر بود اگر مانند عکس قبل، در مقابل یک استادیوم پُر از تماشاچی بود.

شما مکان عکاسی خود را پیدا کرده اید، اما نتوانستید به یک پس زمینه تمیز دست پیدا کنید. چه کار باید بکنید؟

همه چیز به پرسپکتیو مربوط است

پس زمینه های خوب می توانند هر جایی باشند، و بسته به زاویه ای که در آن شما از سوژه خود عکس می گیرید می توانند تفاوت زیادی ایجاد کنند. شما ممکن است در یک فضای بسیار شلوغ باشید، اما در آن فضا قسمت های ساکت و آرام وجود خواهد داشت. منظورم این است که پس زمینه های شما می توانند تمیز باشند؛ حتی وقتی که در همه جهات شلوغ و به هم ریخته به نظر می رسند.

هنگامی که این اتفاق می افتد، عکاسی از یک پرسپکتیو یا زاویه دید متفاوت را در نظر بگیرید. عکاسی از سوژه از پایین به بالا، آسمان را پس زمینه شما خواهد کرد. برعکس، اگر از بالا به پایین به سوژه های خود نگاه کنید، هر چیزی که زیر آنهاست پس زمینه خواهد بود. بنابراین اگر نمی توانید یک پس زمینه ایده آل پیدا کنید، فراموش نکنید که از بالا و پایین نگاه کنید – آنجا جایی است که شاید بهترین پس زمینه پنهان شده باشد.

از این پاروزن از بالای یک پل عکس گرفته شد، که در نتیجه آب پس زمینه شده است. در این مورد، پس زمینه کاملا با سوژه مطابقت دارد.

این بار، من داشتم از این هواپیمای در حال فرود عکس می گرفتم. این بدان معنی بود که داشتم به بالا نگاه می کردم، و آسمان در اینجا پس زمینه عکسم شد. مجموعه رنگ مکمل آسمان آبی و نور زرد بر روی هواپیما نیز به برجسته تر کردن سوژه کمک می کند.

ممکن است بهترین پس زمینه ای که توانستید انتخاب کنید، یک پس زمینه عالی نباشد. بنابراین چه کار دیگری می توانید برای کمک به سوژه خود انجام دهید؟

مهارت دوربین

وقت هایی هست که شما نمی توانید به سادگی یک پس زمینه عالی به دست آورید. مهم نیست از چه روشی استفاده کرده باشید، به نظر می رسد که نمی توانید یک پس زمینه تمیز خوب پیدا کنید. خب حالا باید چه کار کنید؟ اینجاست که کمی مهارت دوربین وارد بازی می شود و شما چندین ترفند برای آن در آستین دارید.

اولین نکته دیافراگم است. شما می دانید که می توانید به سادگی دیافراگم خود را کمی بیشتر باز کنید، و به آن پس زمینه کمی بوکه (یا تاری) خوب بدهید تا تاثیر آن را کاهش دهید. حتی وقتی یک پس زمینه مکمل خوب دارید، هنوز هم ایده خوبی است که برای کمی تار کردن آن و برجسته تر کردن سوژه خود در مقابل آن، یک دیافراگم باز تر استفاده کنید.

با این حال، چه می شود اگر شما نتوانید دیافراگم را بیشتر باز کنید؟ هنوز هم امید وجود دارد. راهکار بعدی ما بازی با سرعت شاتر و استفاده از تکنیک پنینگ (panning) است. این تکنیک می تواند تا حد زیادی یک پس زمینه شلوغ را به یک پس زمینه تمیز و یکنواخت تبدیل کند. همچنین به اضافه کردن نوعی حس حرکت و اکشن خوب نیز کمک می کند، و یک حس هیجان نیز به عکس می بخشد. اگر در مورد این که چطور تکنیک عکاسی پنینگ را انجام دهید مطمئن نیستید، این مطلب لنزک را مطالعه نمایید. اما به طور خلاصه، پنینگ تکنیک استفاده از یک سرعت شاتر آهسته (معمولا حدود ۱/۶۰ ام ثانیه یا آهسته تر) و دنبال کردن یا تعقیب یک سوژه متحرک با دوربین طی این نوردهی طولانی است. دنبال کردن سوژه با دوربین طی نوردهی طولانی، باعث ایجاد یک سوژه واضح و شارپ در مقابل یک پس زمینه تار زیبا می شود – پس زمینه ای که به خوبی حس حرکت و پویایی سوژه را نشان می دهد.

این پس زمینه تمیز است؛ هیچ حواس پرتی اساسی در آن وجود ندارد، اما هنوز جای بهتر شدن دارد.

این یک کادر متفاوت است اما این بار، از تکنیک پنینگ برای حذف تمام چین و چروک ها در پس زمینه آبی استفاده شده است. این امر پس زمینه را باز هم تمیزتر کرده، و تاری حرکتی (motion blur) اضافه شده یک حس سرعت به تصویر می دهد که به خوبی با سوژه مطابقت دارد.

آیا می توانید نور را ببینید؟

چیزی که به نظر می رسد همیشه در عکاسی نادیده گرفته می شود نور است. این به نظر من مسئله بسیار مهم و قابل توجهی است، چون ما بدون نور چیز زیادی از یک عکس نداریم. اما استفاده از نور، و کنتراستی که می تواند ایجاد کند، راه دیگری برای کاهش ظاهر حواس پرتکن یک پس زمینه است. با این راهکار شما باید به دنبال مقدار کنتراست یا تضاد بیشتری بین سوژه خود و پس زمینه باشید؛ به عبارت دیگر، سوژه شما (در حالت ایده آل) روشن تر از پس زمینه باشد. شما با نوردهی بر اساس سوژه خود (یعنی روشن ترین قسمت) عملا قسمت های سایه دار در کادر را تیره تر می کنید، در نتیجه بر پس زمینه خود تاثیر می گذارید. این اثر را می توانید هم با نور طبیعی و هم نور فلاش به دست آورید.

در این تصویر، گل در نور روز بود؛ در حالی که پس زمینه در سایه بود. من گل را نوردهی کردم و این کار پس زمینه را تیره تر کرد.

لنزک: در این نکته ما به دنبال ایجاد تضاد یا کنتراست بین سوژه اصلی و پس زمینه هستیم. یعنی اینکه می خواهیم سوژه روشن باشد و پس زمینه تیره تر گردد (کنتراست یا تضاد نوری زیاد). با نورسنجی روی گل که در مثال فوق روشن تر بوده، نوردهی را کاهش داده و پس زمینه عکس را تیره تر می کنیم – نتیجه حذف تمرکز از روی پس زمینه و قرار دادن آن روی سوژه اصلی یا گل است.

باز هم، پس زمینه در اینجا بسیار تیره تر از سوژه است؛ که به جداسازی و ایزوله کردن بیشتر سوژه کمک می کند.

نویسنده: دنیل اسمیت (Daniel Smith).

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 244 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 23:31

در این آموزش لنزک، ویکی لویس قصد دارد برخی از روش های ساده و ارزان برای گرفتن عکس های زیبا از گل ها را با شما عزیزان به اشتراک بگذارد. شما یاد خواهید گرفت که با استفاده از یک چراغ قوه و یک صفحه کاغذ سفید (به عنوان رفلکتور) نورپردازی نموده، و نور را توسط یک دستمال کاغذی نرم کنید. اگر کمی تخیل و شکیبایی نیز به آن اضافه کنید، خیلی زود عکس های گل های زیبای خودتان را خلق خواهید کرد. اگر به دنبال یک آموزش ساده و در عین حال کامل برای عکاسی از گل ها یا آموزش نورپردازی با وسایل ساده هستید، با ما در ادامه این مطلب لنزک همراه شوید. مطالعه این مطلب را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

در این آموزش عکاسی از گل ها ما می خواهیم از مزیت نور محیط، همراه با نور چراغ قوه برای ایجاد چند افکت عالی بهره مند شویم.

آماده سازی

شما باید دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار دهید، و یک سطح خوب نزدیک نور پنجره برای عکاسی از گل خود پیدا کنید. سرعت شاتر آهسته تر از ۱/۱۵ ام ثانیه را برای عکاسی تنظیم کنید، و اگر از یک ریموت کنترل شاتر یا ویژگی تایمر خودکار دوربین خود استفاده کنید، خیلی راحت تر است.

عکس بالا چیدمان من است. من یک محل آسان را عمود بر پنجره، که مقدار نور خوب ارائه می دهد، انتخاب کردم. همچنین یک شیء زیر گل قرار دادم تا بالا نگهش دارم.

تنها با نور پنجره. نوردهی f/4 در ۱/۴ بود.

من یک عکس آزمایشی گرفتم، تا نوردهی خودم را تنها با استفاده از نور محیطی مشخص کنم. من سرعت شاتر را کمی آهسته تر کردم تا ببینم چه نتایجی به دست خواهم آورد.

تنها با نور پنجره. نوردهی f/4 در ۰٫۴۰ ثانیه بود.

یک رفلکتور اضافه کنید

گل در نوردهی فوق کمی روشن تر شد، اما توجه داشته باشید که سایه ها هنوز هم کاملا قوی هستند.

برای نرم کردن نور، من یک صفحه سفید را در زیر، و کنار گل اضافه کردم. این صفحه سفید به عنوان رفلکتور (بازتابنده نور) عمل می کند. تقریبا هر چیز سفیدی می تواند به عنوان یک رفلکتور مورد استفاده قرار گیرد. ایده، پُر کردن سایه ها، و نرم تر کردن نور است.

نور پنجره با صفحه سفید. نوردهی f/4 در ۱/۴ ثانیه بود.

نوردهی عکس بالا با صفحات سفید پرکننده در زیر و کنار گل انجام شده است. آن را با دو عکس بالاتر مقایسه کنید، و توجه کنید که روشنایی/تاریکی شبیه به نوردهی طولانی تر است. شگفت انگیز است که تنها با استفاده از رفلکتورها چقدر می توان به یک عکس نور اضافه کرد.

از همه مهمتر، به کیفیت نور توجه کنید. منظورم این است که توجه کنید چطور سایه ها هنوز هم در سمت چپ مرکز گل وجود دارند، اما به شدت قبل نیستند. همچنین دقت کنید که سایه های پایین چطور به خوبی پُر شده اند.

احساسی ایجاد کنید که متناسب با سوژه شما باشد

گل ها نرم و لطیف هستند. وقتی ما داستان هایی درباره سوژه خود می گوییم، می خواهیم آن احساس را منتقل کنیم. یکی از روش هایی که ما احساسات را در عکس ها منتقل می کنیم، در نحوه استفاده از نور است. توجه کنید که چطور احساس عکس هایی که با صفحات سفید پُرکننده و بدون آن گرفته شده اند متفاوت است. نوردهی دوم نرم تر و لطیف تر احساس می شود، و بنابراین، داستان یک گل لطیف را پشتیبانی می کند.

برای به دست آوردن درام بیشتر با یک چراغ قوه نور اضافه کنید

اکنون، با یک چراغ قوه نور گل را از پشت نورپردازی (backlight) کنید. مطمئن شوید که چراغ قوه را طوری قرار می دهید که باعث روشنایی خیره کننده لنز یا لنز فلیر نشود (نور مستقیما به لنز برخورد نکند). مطمئن شوید که نور به طور کامل به سمت گل باشد، و به لنز دوربین شما نرسد.

چراغ قوه با نور پشت، بدون صفحات سفید پُرکننده یا رفلکتور، نوردهی f/4 در ۱/۴ ثانیه.

این عکس با یک نور پشت قوی گرفته شده است. توجه کنید که مرکز گل چقدر تاریک به نظر می رسد.

ما می توانیم از یک نور ثانویه برای پر کردن مرکز گل استفاده کنیم. من استفاده از سرعت شاتر آهسته تر ۱/۲۵ ام ثانیه یا آهسته تر، و حرکت دادن چراغ قوه در حین نوردهی را توصیه می کنم. اگر شما نور را حرکت ندهید، بیش از حد قوی به نظر رسیده و سایه های شدیدی ایجاد خواهد کرد.

اگر نور بیش از حد قوی و مستقیم به نظر می رسد، از یک دیفیوزر (پخش کننده نور) بر روی چراغ قوه خود استفاده کنید. من از یک دستمال کاغذی برای نرم کردن نور استفاده کردم.

یک چراغ قوه برای نورپردازی از پشت، با یک چراغ قوه دیگر به عنوان یک نور پرکننده یا تکمیلی برای حذف سایه های جلوی گل. نوردهی f/4 در ۱/۴ ثانیه.

اکنون این عکس برای شما چه احساسی دارد؟ توجه کنید که من چطور نوردهی مرکز گل را تنها با انجام کمی نقاشی با نور بیشتر کردم (منظور حرکت دادن این چراغ قوه طی نوردهی است). اگر تا به حال در تاریکخانه کار کرده باشید، متوجه خواهید شد که این شبیه دستکاری یک تصویر در یک آگراندیسور (Enlarger) به نام سوزاندن است، اما در بالا ما این کار را به طور زنده در مرحله گرفتن عکس انجام دادیم.

حال بیایید امتحان کنیم گل ها با یک نور پشت ضعیف تر چطور به نظر خواهند رسید. بدین منظور من روی چراغ قوه پشت گل یک دستمال کاغذی قرار دادم تا به عنوان دیفیوزر عمل کرده و نور را پخش و نرم تر کند.

استفاده از یک نور پشت نرم تر با دیفیوز یا پخش کردن نور به وسیله دستمال.

آیا می توانید ببینید نور پشتی چقدر نرم تر شده است؟

در این تصویر، من کمی نور پر کننده را با یک چراغ قوه و دستمال کاغذی برای نرم کردن آن اضافه کردم.

تفاوت بین دو عکس فوق خیلی خیلی ظریف است. اما چشم خود را بین دو عکس حرکت دهید. می توانید ببینید که عکس دوم (بالایی) کمی نرم تر است؟ تفاوت بر روی صفحه نمایش کامپیوتر چندان زیاد نیست، اما در چاپ بزرگ تفاوت زیادی ایجاد می شود.

با نور و ترکیب بندی خلاق شوید

در این مرحله، وقت آن است که در مورد کادربندی خود خلاقیت به خرج داده و با نور بازی کنید.

در ترکیب بندی، شما باید تصمیم بگیرید که مرکز توجه شما در عکس چیست، و چشم بیننده را به آن سمت بکشید. توجه کنید که مرکز گل در تصویر بالا چقدر تاریک است، بنابراین بیایید کمی نور پرکننده اضافه کنیم.

مرکز گل اکنون (در عکس بالا) کمی روشن تر شده است. شما کدام عکس را بیشتر دوست دارید؟

به پرچم گل بالا توجه کنید. آیا تنها می توانید آن را یک لکه سیاه ببینید؟ چه اتفاقی می افتد وقتی ما تنها کمی نور پرکننده با یک چراغ قوه اضافه کنیم؟

مرکز توجه برجسته تر می شود.

بیایید یکی دیگر را امتحان کنیم.

پرچم تیره

کمی نور پرکننده

یک زاویه جدید بدون نور پرکننده

کمی نور پرکننده، برجسته کردن مرکز توجه

چند مثال دیگر

اجازه دهید به چیدمان نورپردازی ساده مان برگردیم.

من از این چیدمان نورپردازی (lighting setup)، که ابتدای مطلب توضیح دادیم، بر روی انواع مختلف گل ها استفاده کردم و این رز سفید را بیشتر از همه دوست داشتم.

می توانید آن نور زیبا و این که رز چقدر شفاف به نظر می رسد را ببینید؟

من حس کلی این تصویر را دوست دارم، اما کنتراست یا تضاد زیادی بین مرکز گل و گلبرگ های بیرونی وجود دارد (وسط گل خیلی سایه دار شده و اطراف خیلی روشن). شما می خواهید که چشم بیننده های شما به سمت مرکز توجه کشیده شود، که در وسط گل است، بنابراین من یک رفلکتور را درست در مقابل گل قرار دادم.

می توانید ببینید نور چطور به داخل گل منعکس (بازتاب) شده، و مرکز گل را روشن تر کرده است. من این کادر را بیشتر دوست دارم چون نرم تر به نظر می رسد.

از این تکنیک در فضای باز نیز می توان استفاده کرد. تنها از رفلکتور و چراغ قوه خود استفاده کنید، و ببینید چه چیزی جواب می دهد.

هنگام تصمیم گیری در مورد این که نور خود را کجا قرار دهید هیچ درست و غلطی وجود ندارد، اما معمولا بهتر است که نور اصلی شما از زاویه دوربین (از جلو) تابانده نشود. در این عکس، نور در سمت راست قرار دارد و برای من خیلی شدید به نظر می رسد. سایه های قوی ای بر روی گل وجود آمده که به عکس احساس خوبی نمی بخشند. من خودم را جا به جا کردم تا موقعیت منبع نور، یعنی خورشید را تغییر دهم.

من یک صفحه سفید (رفلکتور) اضافه کردم، و می بینید که پرچم چطور برجسته شده است. این یکی خیلی بهتر است، اما من تصمیم گرفتم با زوایای دوربین بازی کنم تا ببینم هر بار چطور به نظر می رسد.

من این یکی را بیشتر دوست داشتم، به خصوص این که نور چطور بر روی گلبرگ های گل الگوهایی ایجاد کرده است، اما من می خواستم که مرکز توجه در وسط گل باشد که در حال حاضر تاریک به نظر می رسد.

در تصویر بالا، من از یک رفلکتور برای پُر کردن سایه ها و از چراغ قوه ام برای اضافه کردن کمی نور استفاده کردم.

سپس، زاویه را کمی تغییر دادم. این عکس (بالا) بدون نور پرکننده گرفته شده است.

این همان گل با یک رفلکتور و چراغ قوه است که قسمت های تاریک را پُر می کند.

این کار هیچ قانونی ندارد. تنها باید بازی کنید تا ببینید چه چیزی جواب می دهد. اینها چند نمونه عکس دیگر هستند که من گرفته ام، این تصاویر هیچ گونه ویرایشی ندارند. آنها مستقیما از دوربین بیرون آمده اند تا به شما کمک کنند روند کار مرا بهتر ببینید.

بدون نور پرکننده

با نور پرکننده

در این عکس آخر از چندین رفلکتور، و همچنین یک چراغ قوه در مرکز گل استفاده شده است.

اکنون، شما چند نکته عالی، و الهام برای ایجاد عکس گل های زیبای خودتان دارید. شما دیدید که چطور می توانید از صفحه های سفید پرکننده ساده برای اضافه کردن نور و نرم کردن یک تصویر استفاده کنید. یاد گرفتید که چطور نور بر داستانی که می گویید تاثیر می گذارد، و یاد گرفتید که چطور یک یا دو چراغ قوه ساده، به علاوه یک دستمال کاغذی می توانند عکس های شما را به سطح جدیدی ببرند.

عکس گل هایی که می گیرید را در اینستاگرام lenzak# برچسب بزنید و آن ها را با ما و سایر دوستان لنزکی خود به اشتراک بگذارید.

نویسنده: ویکی لویس (Vickie Lewis)

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

- - , .
.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 748 تاريخ : شنبه 26 تير 1395 ساعت: 23:55

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۸ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: PENTAX Q7
  • دیافراگم: f/5.6
  • سرعت شاتر: ۱/۱۲۵۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-100
  • فاصله کانونی: ۱۰mm

عکاس: آقای مظفر ماستبندزاده

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

انسان در برابر عظمت طبیعت.

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: kayvan12003: جناب آقای حسینی نمایی از پایین ترین زاویه ممکن و نزدیک به چرخ عقب یک دوچرخه قدیمی و نسبتاً فرسوده،در کوچه ای بن بست ،با آسمان خاکستری و شاخه هایی از یک درخت بی برگ.چند آپارتمان در دوردست که اجازه تماشای آسمان را به شما نمیدهد و خبر خوشی از پشت دیوار بن بست برای شما ندارد.گویی که دوچرخه به پایان خط خود رسیده است و خسته و تنها به دیوار تکیه داده است.مود سیاه و سفید عکس نیز بسیار به جا انتخاب شده است . اما نشانه ای از مدرنیته در تقابل با زندگی سنتی در عکس دیده نمیشود. در کل استفاده از ابزار مناسب عکاسی برای به دست آوردن حداکثر عمق میدان و انتخاب ادیت ،کادر و ترکیب مناسب از نقاط قوت عکس محسوب میگردند. موفق تر باشید!

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

- - , .
.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 251 تاريخ : جمعه 25 تير 1395 ساعت: 17:54

جوایز عکاسی با آیفون (IPPAWARDS) سال ۲۰۰۷ تاسیس شد و یکی از با قدمت ترین مسابقات عکاسی با موبایل در جهان برای عکاسان آیفون می باشد. عکس های برنده امسال از بین هزاران عکس شرکت داده شده از سراسر جهان، ۱۳۹ کشور، انتخاب شده اند. در ادامه این مطلب لنزک از شما عزیزان برای تماشای عکس های برنده ۲۰۱۶ این مسابقه دعوت می کنیم.

در اینجا شاهد جایگاه اول در شاخه های اصلی مسابقه عکاسی IPPAWARDS سال ۲۰۱۶ می باشید:

عکاس سال، جایزه بزرگ

Siyuan Niu از زین جیانگ، چین

عکاس سال، جایگاه اول

Patryk Kuleta از وارسا، لهستان

انتزاعی (آبستره)

Jiayu Ma از دالاس، تگزاس، ایالات متحده

حیوانات

Erica Wu از سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده

معماری

Jian Wang از بیجینگ، چین

کودکان

K K از چانگشا، چین

گل ها

Lone Bjø از زوریخ، سوئیس

غذا

Andrew Montgomery از همپتون، انگلیس

منظره

Vasco Galhardo Simoes از لیسبون، پرتغال

طبیعت

Junfeng Wang از شانگهای، چین

اخبار/رویداد ها

Loulou d’Aki از ساتر، سوئد

موضوع اختیاری

Kevin Casey از پمولوُی، استرالیا

پانوراما

Glenn Homann از اپسویچ، استرالیا

مردم

Xia Zhenkai از گوانگ دونگ، چین

پرتره

Elaine Taylor از لیدز، انگلیس

فصل ها

Valencia Tom از شرت هیلز، نیوجرسی، ایالات متحده

اجسام بی جان

Wen Qi از گوانگ دونگ، چین

غروب

Nicky Ryan از سیدنی، استرالیا

سفر

Fugen Xiao از گوانگ دونگ، چین

درخت ها

Victor Kintanar از سبو، فیلیپین

برای مشاهده گالری کامل برندگان سال ۲۰۱۶ «جوایز عکاسی با آیفون – iPhone Photography Awards» اینجا کلیک نمایید.

- - , .
.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 334 تاريخ : چهارشنبه 23 تير 1395 ساعت: 21:30

از عکاسان مراسم عروسی انتظار می رود که هر جنبه از یک روز عروسی را ثبت کنند، و در بسیاری از موارد ما تنها چند دقیقه برای کار کردن وقت داریم. حلقه های عروسی جزئیات مهمی هستند که بسیاری از عکاسان یا آن را به طور کامل نادیده می گیرند یا بیش از حد به آن فکر می کنند. من در طول چندین سال برخی از روش های عملی برای بهبود کسب و کار و مهارت های عکاسی از مراسم عروسی را آموزش داده ام. اجازه دهید چهار روش سریع و منحصر به فرد برای عکاسی از حلقه های عروسی را به شما نشان دهم.

شما به یک لنز ماکرو نیاز دارید

برای ثبت حلقه های عروسی به درستی، شما به یک لنز ماکرو نیاز خواهید داشت. بدون لنز ماکرو، شما قادر به زوم کردن و فوکوس کردن به اندازه کافی از نزدیک نخواهید بود. بله شما می توانید عریض تر عکس بگیرید و عکس را کراپ کنید، اما رزولوشن زیادی از دست خواهید داد. خوشبختانه، لنزهای ماکروی پایه آنقدرها گران قیمت نیستند.

اگر شما با نیکون عکس می گیرید، من Nikon Micro 55mm f/2.8 یا Micro 60mm f/2.8 را پیشنهاد می کنم. این لنزها بسیار کوچک بوده و به راحتی در کیف شما جا می شوند. اگر با کانن عکس می گیرید، من ۱۰۰mm f/2.8 IS USM Macro را پیشنهاد می کنم. این یکی واقعا فوکوس خودکار دارد.

اگر شما هم مثل من باشید، اغلب از یک لنز ماکرو استفاده نمی کنید، بنابراین نمی خواهید کلی پول صرف ویژگی های اضافی مانند کاهش دهنده لرزش (تثبیت کننده تصویر) کنید.

در ادامه به چهار روش سریع و منحصر به فرد برای عکاسی از حلقه های عروسی می پردازیم:

حلقه های عروسی در میان گل ها

قطعا ساده ترین عکس برای ثبت کردن، و عکسی که من بدون شک در هر مراسم عروسی که در آن عکاسی می کنم می گیرم، یک یا چند عکس از حلقه های عروسی قرار داده شده در داخل یا بر روی گل هاست. من فکر نمی کنم که تا به حال حتی در یک مراسم عروسی بوده باشم که در آن گل ها به راحتی در دسترس نباشند. این عکس برای بسیاری از عکاسان خسته کننده و کسل کننده است، اما به یاد داشته باشید که مشتریان شما تنها یک بار ازدواج خواهند کرد (امیدوارم). بنابراین، برای آنها، این عکس منحصر به فرد است. این عکس حلقه های عروسی را نشان می دهد، و همچنین گل هایی را ثبت می کند، که آنها زمان و پول زیادی را صرف انتخابشان کرده اند.

گاهی اوقات من از یک دسته گل استفاده می کنم و آنها را بر روی میز قرار می دهم، اما معمولا راحت تر است که با گل هایی کار کنید که در حالت ایستاده هستند. برای این منظور من اغلب از یک گلدان گل استفاده می کنم، که معمولا در وسط میز پذیرایی یافت می شود.

برای نورپردازی این عکس من از یک اسپیدلایت استفاده می کنم، هر نوعی از آن جواب خواهد داد. اگر شما پول کافی برای خرید یک اسپیدلایت با برند (نام تجاری) معروف ندارید، در این صورت به شدت پیشنهاد می کنم که فلاش های Yongnuo را بررسی کنید، نسخه پایه آن تنها ۷۰ دلار است. اگر با کانن عکس می گیرید، ممکن است بخواهید کمی بیشتر خرج کنید، و یک YN600EX-RT بخرید، که با قیمت ۱۲۹ دلار، با سیگنال های رادیویی ارتباط برقرار خواهد کرد.

با نگه داشتن دوربین در یک دست و فلاش در دست دیگر، می توانید ببینید که به یک نتیجه مناسب می رسیم (تصویر بالا)، اما خیلی بهتر خواهد بود اگر بتوانیم نور را نرم کنیم.

اگر شما یک تعدیل کننده نور (modifier) با خود نیاورده اید، می توانید از هر چیزی در آن نزدیکی که سفید است استفاده کنید. من قبلا از یک صفحه سفید، دستمال کاغذی، تی شرت سفید، و یک رومیزی استفاده کرده ام. برای این عکس ما از یک حوله کاغذی سفید استفاده خواهیم کرد. با تاباندن نور به حوله کاغذی و بازتاب آن به سوژه یا تاباندن نور از میان حوله کاغذی به سوژه (به جای نورپردازی مستقیم سوژه با فلاش)، می توانیم نور بسیار بزرگتر و نرم تری به دست آوریم.

داشتن دستیارم که فلاش را با هر تصویری که من می گیرم جا به جا می کند، تضمین می کند که ما بدون اتلاف وقت برای نگاه کردن به هر عکس به صورت جداگانه، تنوع زیادی به دست خواهیم آورد. به یاد داشته باشید، همه اینها در طول یک مراسم عروسی اتفاق می افتد، بنابراین من واقعا نمی خواهم بیش از یک یا دو دقیقه وقت صرف این عکس ها بکنم.

من این را به عنوان عکس امن خود در نظر می گیرم چون می توانم آن را در کمتر از دو دقیقه در هر مراسم عروسی بگیرم، و مشتری همیشه آن را دوست دارد. بعد از این که آن را گرفتم، اگر وقت داشته باشم، عکس های پیچیده و خلاقانه تری را امتحان خواهم کرد.

اضافه کردن نور و آب

برای عکس بعد به سراغ چیزهای کمی پیچیده از نظر لوازم عکاسی می رویم، اما قادر به انجام آن بدون کمک یک دستیار نیز خواهیم بود.

اول، یک سطح جالب برای قرار دادن حلقه ها پیدا کنید. این سطح می تواند یک رومیزی، سطح چوبی، گرانیت، یا هر چیزی که در اطراف محل پذیرایی پیدا می کنید باشد. ما تصویر خود را بر روی یک میز سیاه شیشه ای گرفتیم.

قدم اول: من دوربین را بر روی یک سه پایه قرار می دهم تا دست هایم آزاد باشند. پشت حلقه، اولین اسپیدلایت را اضافه کردم، تا پشت آن یک نور حاشیه ای ایجاد کنم. برای اضافه کردن کمی جذابیت، من یک ژل بنفش، و برای متمرکز کردن نور، یک گرید (grid) به فلاش متصل کردم.

قدم دوم: اکنون وقت آن است که حلقه ها را از جلو نورپردازی کنیم. به جای استفاده از یک حوله کاغذی، من تصمیم گرفتم از Fstoppers FlashDisc (یک سافت باکس تاشو، گرد و کوچک که به راحتی روی فلاش نصب می شود) استفاده کنم. این سافت باکس هنگامی که تا می شود، آنقدر کوچک می شود که در جیب شما جا می گیرد، که باعث می شود استفاده از آن در مراسم های عروسی بسیار راحت باشد.

برای اضافه کردن یک جنبه جالب به این عکس، من از یک بطری اسپری آب کوچک برای اضافه کردن مه و غبار در پشت حلقه ها استفاده کردم. نور بنفشی که از پشت می آید، آب را روشن می کند، و به این عکس جلوه می بخشد.

ساختن مجموعه خودتان و استفاده از نورپردازی ثابت یا پیوسته

اگر دوست دارید برای هر موقعیتی آماده باشید، باید لوازم و تجهیزاتی به همراه داشته باشید که می دانید می توانید با آن ها کار کنید. من یک بسته ورقه فلزی همراه خودم می برم که می توانند برای قرار دادن حلقه ها بر روی آنها مورد استفاده قرار گیرند. همچنین جواهرات درخشان و بازتابنده ارزان قیمتی با خودم به همراه می آورم که می توانم برای ایجاد افکت های بوکه از آنها استفاده کنم.

به جای استفاده از یک فلاش برای این عکس، یک پنل LED ارزان به عنوان یک منبع نور ثابت (Continuous light) مورد استفاده قرار گرفت. این پنل ها می توانند بسیار مفید باشند، اما در نظر داشته باشید که اگر قرار است از آنها برای نورپردازی حلقه ها استفاده کنید، احتمالا باید از یک سه پایه استفاده کنید، تا بتوانید همه چیز را واضح و شارپ نگه دارید (سرعت شاتر ممکن است آهسته باشد). اگر بوکه بسیار تار می خواهید نیز، باید با یک دیافراگم باز تر از معمول عکاسی کنید.

استفاده از یک صفحه نمایش برای ایجاد پس زمینه خودتان

برای عکس آخر، ما می خواهیم از صفحه نمایش یک کامپیوتر به عنوان پس زمینه خود استفاده کنیم. اگر یک لپ تاپ به همراه ندارید، می توانید از صفحه نمایش یک آیپد، یا شاید حتی یک گوشی هوشمند به جای آن استفاده کنید.

من پیشنهاد می کنم قبل از این که به مراسم عروسی بروید، گرفتن این عکس را در خانه تمرین کنید. شما نباید زمانی که مراسم عروسی در جریان است، وقت خود را با تنظیمات، یا جستجو برای پس زمینه های مختلف تلف کنید. اگر شما آماده باشید، گرفتن این عکس می تواند بسیار آسان باشد.

اول من حلقه را بر روی کمی بتونه قرار دادم تا بایستد. سپس صفحه نمایش کامپیوترم را بر روی روشن ترین حالت تنظیم کردم، و نوردهی را بر اساس صفحه نمایش انجام دادم. در این مرحله عکس یک سیلوئت از حلقه است.

برای نورپردازی خود حلقه شما می توانید از چراغ قوه گوشی هوشمند خود، یا هر چراغ قوه LED ارزان دیگری استفاده کنید. اگر نور چراغ قوه شما کم و زیاد نمی شود، می توانید به سادگی آن را به حلقه نزدیک تر یا دورتر کنید تا تعادل نور مناسبی با صفحه نمایش در پس زمینه به دست آورید.

از آنجا که پس زمینه شما خیلی تار خواهد شد، واقعا مهم نیست که چه چیزی بر روی صفحه نمایش در پس زمینه وجود دارد، شما در واقع به دنبال رنگ های خاص، و اَشکال بزرگی هستید که یک حالت جالب ایجاد خواهند کرد.

در مرحله ویرایش شما می توانید آنقدر زوم کنید که بتونه پیدا نباشد (تصویر را کراپ کنید) یا می توانید آن را با فتوشاپ حذف کرده و یک افکت حلقه شناور داشته باشید.

همچنین می توانید یک روش مشابه و ساده تر را در مطلب «هنگام رفتن برای عکاسی از مراسم عروسی بردن یک آیپد را فراموش نکنید» مطالعه نمایید.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

- - , .
.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 482 تاريخ : چهارشنبه 23 تير 1395 ساعت: 5:14

وقتی به عکاسی از ورزش های اکشن و پُر جنب و جوش فکر می کنیم، معمولا عکس های دارای رنگ های روشن به ذهنمان می آیند. خواه یک دوچرخه سوار باشد که لباس های اسپانسرش را بر تن دارد، یا صحنه های موتورسواری و اتومبیلرانی و خواه رنگ های آبی عمیق پشت یک موج سوار، چشمان ما عادت دارند که با عکس های ورزشی پُر رنگ و لعاب رو به رو شوند. بنابراین دیدن مجموعه ای از عکس های ورزشی سیاه و سفید هم برای چشمان ما تازگی دارد و هم اینکه سبک تک رنگ حس ماجراجویی به تصویر کشیده شده در این عکس ها را تقویت می کند. در این مطلب لنزک ۲۵ عکس ورزشی اکشن سیاه و سفید از تیم عکاسی ردبول (Red Bull) را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

- - , .
.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 575 تاريخ : يکشنبه 20 تير 1395 ساعت: 23:14

پرتره محیطی (environmental portrait) به پرتره ای گفته می شود که سوژه ای را در محیط معمولش، مثل خانه یا محیط کار، به تصویر کشد – که معمولا نمایانگر زندگی سوژه و اطراف او است. این مطلب لنزک،به آموزش عکاسی پرتره محیطی با لنز واید و یک فلاش اکسترنال می پردازد.

به یاد ماندنی ترین لحظات شما به عنوان یک عکاس چه هستند؟ به عنوان یک عکاس سفر، لیست کوتاه من از لحظات خاص شامل به تنهایی گشت و گذار در جنگل درخت مرده نامیبیا، عکاسی از بالای یک صخره در چین، و ثبت شفق شمالی در سواحل ایسلند است.

با این حال، یک سال پیش در سفرم به کلمبیا تمام آن مکان ها و لحظات شگفت انگیز، با صرف ۳۰ دقیقه عکاسی از یک دختربچه در خارج از خانه اش مغلوب شدند (عکس بالا). این اولین بار بود که پرتره آن دختر گرفته می شد، آن هم به تنهایی و توسط یک خارجی. او با تمام اعتماد به نفس یک مدل باتجربه، به معنی واقعی کلمه نمایش (آن روز را از آنِ خود کرد. من معتقدم که آن جلسه عکاسی خاطره مهمی برای او بود و فورا به بهترین لحظه عکاسی من تا آن روز تبدیل شد.

دو سال پیش من برای گرفتن چنین عکسی به خودم زحمت نمی دادم. من بر روی عکاسی منظره و صحنه های سفر در فضای باز تمرکز کرده بودم. همچنین، اگر بخواهم با خودم روراست باشم، تا حدی از به کار بردن نور مصنوعی و کار با افراد به عنوان سوژه می ترسیدم. در آوریل ۲۰۱۴، من شروع به عکاسی پرتره محیطی (environmental portrait) کردم و هرگز دست نکشیدم. این در حال حاضر کانون تمرکز کار من است.

این مقاله در مورد این که چطور می توانید با استفاده از یک لنز واید و تنها یک فلاش اکسترنال تصاویری مانند آنهایی که در اینجا می بینید خلق کنید، راهنمایی هایی ارائه می دهد. اما اول، اجازه دهید رازی را با شما در میان بگذارم – این کار آنقدرها سخت نیست.

به دست آوردن همه تنظیمات به درستی در دوربین قدم مهم اول است، که تمرکز این مقاله است. ویرایش عکس ها نیز به همان اندازه مهم است، که می توانید آموزش های لازم را در بخش «ویرایش عکس» دنبال نمایید. بنابراین، اجازه دهید با ارائه روش های اصلی به شما شروع کنم، و سپس به تجهیزات و تنظیمات برسم.

استفاده از یک لنز نسبتا واید

انتخاب لنز در عکاسی پرتره به شدت مهم است. اغلب عکاسان پرتره هنگام بیرون رفتن برای عکاسی لنز ۸۵mm یا ۱۰۵mm خود را به همراه می برند. این فواصل کانونی یک ظاهر خوب و واقع بینانه به سوژه ها می دهند. با این حال، من معمولا به سمت پرتره هایی کشیده می شوم که یک ظاهر سورئال (فرای واقعیت) دارند، و دارای زمینه اضافی هستند (بخشی از محیط اطراف سوژه را در بر دارند) که به داستان سرایی عکس کمک می کند. همچنین، لنزهای واید مستلزم این هستند که شما نزدیک به سوژه خود عکس بگیرید، که بیننده شما را نیز به صحنه می آورد.

بنابراین، اولین گام این است که لنزهای ۸۵mm یا ۱۰۵mm خود را در کیف رها کرده، و یک لنز واید بردارید. اکثر پرتره هایی که در اینجا می بینید، در ۲۴mm با استفاده از یک دوربین فول فریم ثبت شده اند (اگر دوربین شما دارای سنسور کراپ شده است، برای به دست آوردن همان دید از یک لنز ۱۶mm استفاده کنید). برای من، این فاصله کانونی یک ترکیب عالی از واقعیت و اعوجاج (distortion) است. اگر شما خیلی عریض تر عکس بگیرید، المان های نزدیک تر به لنز، مانند بازوها و دست ها، بیش از حد بزرگ یا دراز به نظر می رسند. همچنین، فواصل کانونی عریض تر به معنی یک پس زمینه بسیار بزرگتر هستند، که معمولا مطلوب نیست.

انتخاب یک سوژه مناسب

سوژه شما دارای اولویت است. کارگر اسکله اندونزیایی در بالا شگفت انگیز است. من ۲۰ دقیقه وقت صرف عکاسی از این مرد کردم و واقعا انتخاب بهترین تصویر برای من دشوار بود.

من به دنبال افرادی می گشتم که زندگی را تجربه کرده اند. سوژه های ایده آل، ویژگی جالب خاصی دارند که باعث می شود از بقیه برجسته تر و متمایز باشند. با این حال، سوژه های من کیفیت یک فرد عادی را نیز در خود دارند. پیدا کردن سوژه ها می تواند چالش برانگیز باشد، به خصوص اگر شما هم مثل من در حومه شهر شیکاگو زندگی کنید. من یک عکاس سفر هستم و معمولا سوژه هایم را در مناطق روستایی خارج از کشور پیدا می کنم. با این حال، سوژه های عالی در همه جا وجود دارند.

لباس بسیار مهم است. اگر روستایی ۹۰ ساله شما یک کلاه پوشیده که روی آن نوشته شده: «من عاشق نیویورک هستم»، در این صورت شما باید مودبانه از او بخواهید آن را درآورد، یا حداقل برای گرفتن عکس آن را بچرخاند. نکته این است که نباید اجازه دهید لباس های خارج از چارچوب عکس شما را خراب یا ضعیف کنند.

انتخاب یک پس زمینه مکمل

پس زمینه شما باید دو ویژگی مهم داشته باشد:

اول، حداقل پس زمینه شما باید حواس پرت کننده نباشد. اگرچه شما به راحتی می توانید سوژه خود را با انتخاب یک فاصله کانونی طولانی تر از پس زمینه جدا کنید (پس زمینه را مات کنید)، اما در مورد پرتره های واید، پس زمینه باید به طور ویژه ای مورد توجه شما قرار گیرد. عکاسان تازه کار، و حتی متوسط ممکن است برخی از حواس پرتکن های آشکار و بدیهی را در پس زمینه نادیده بگیرند. شما احتمالا آنها را قبلا دیده اید: درختانی که به نظر می رسد دارند از روی سر سوژه رشد می کنند، لکه های نور روشن تکه تکه در صحنه، اشیاء رنگارنگ، خطوط مستقیم و اشکال هندسی. شما احتمالا نمی خواهید چیزی برای جلب توجه با سوژه شما رقابت کند.

تصویر کارگر اسکله اندونزیایی در زیر حواس پرت کننده نیست، اما چیزی بیش از این نیز ندارد. او در اصل در مقابل یک کانتینر حمل و نقل ایستاده است، بنابراین این تصویر هیچ جایزه ای برای پس زمینه اش نخواهد برد. با این وجود، هنوز هم، به خاطر قدرت سوژه، تصویر خوبی است.

دوم، در صورت امکان، پس زمینه ای را بگنجانید که با ارائه یک زمینه، سوژه شما را کامل کند. من تصاویر زیادی با پس زمینه های ساده بدون المان های حواس پرتکن گرفته ام. اما تصاویر مورد علاقه من آنهایی هستند که پس زمینه آنها در مورد سوژه یک داستان می گوید. به همین دلیل است که من عاشق عکاسی در مکان هایی مانند مناطق روستایی چین و اندونزی هستنم. این کشورها روستاهای باستانی زیادی دارند که فرصت هایی برای پس زمینه های شگفت انگیز، مانند تصویر زیر، فراهم می کنند.

لنزک: لطفا به تفاوت بین زمینه (context) و پس زمینه (background) در این مطلب توجه داشته باشید. مقصود از ارائه زمینه، کادربندی و به تصویر کشیدن پس زمینه عکس به نحوی است که به درک ببیننده در تفسیر تصویر کمک کند. برای مثال، پس زمینه عکس پرتره فوق به مخاطب یک زمینه ارائه می دهد – مخاطب را آگاه می سازد که این یک بافت قدیمی و احتمالا منطقه روستایی است و غیره.

من دوست دارم همه شواهد مدرنیته را خارج از پس زمینه نگه دارم. چیزهای پلاستیکی را در تصاویرم دوست ندارم. ساختمان ها یا ماشین های مدرن را در عکس هایم نمی گنجانم. در واقع، من مناطق روستایی را با ساختمان های فرسوده (در اثر شرایط آب و هوایی) را ترجیح می دهم. البته، همه اینها به چیزی که شما به دنبالش هستید بستگی دارد. نکته مهم این است که پس زمینه سوژه را کامل کرده و به عبارتی دیگر مکمل سوژه تصویر شما باشد – نه اینکه بیننده را از سوژه اصلی منحرف کند.

عکاسی در شرایط نوری مناسب

از آنجا که بیشتر پس زمینه با فلاش نورپردازی نمی شود، بسیاری از اصول نورپردازی عکاسی در فضای باز در اینجا نیز صادق است، حتی اگر از یک فلاش استفاده شده باشد. عکاسی در اوایل یا اواخر روز (وقتی که خورشید در پایین آسمان است – ساعات طلایی) یا در شرایط ابری را امتحان کنید. من در واقع شرایط ابری، اما همچنان در ساعات طلایی، یک ساعت بعد از طلوع و یک ساعت قبل از غروب خورشید، را ترجیح می دهم.

سوژه خود را آزاد و راحت بگذارید

من مدل ها را استخدام نمی کنم، بنابراین برخی از سوژه ها خوب کار می کنند و برخی دیگر چندان خوب نیستند. چیزی که شما باید از آن جلوگیری کنید این است که سوژه شما با پاهای کاملا صاف با بدن کاملا راست بایستد و یک لبخند مصنوعی بر لب داشته باشد.

برای کمک به جلوگیری از این مشکل، ایده خوبی است که جلسه عکاسی خود را با به دست آوردن علاقه و اعتماد به نفس آنها شروع کنید. اگر عکس هایی دارید که گرفته اید و ویرایش کرده اید، به آنها نشان دهید تا یک ایده از آنچه که به دنبالش هستید به آنها بدهید، و امیدوار باشید که علاقه آنها را تحریک می کنید. این عکس ها باید فورا به آنها بفهمانند که شما به دنبال این نیستید که آنها فقط بایستند و لبخند بزنند. همچنین باید نشان دهند که انتظارات ژست گیری شما در درجه اول اهمیت می باشند.

ژست گیری و ترکیب بندی

از آنجا که من به صورت واید عکس می گیرم، کاملا به سوژه هایم نزدیک می شوم و از قبل در مورد آن به آنها هشدار می دهم. برای من، چشم ها بخش بسیار مهمی از تصویر هستند و باید بسیار واضح و شارپ باشند. من بر روی نزدیک ترین چشم فوکوس می کنم، و به طور مکرر همانطور که کمی در اطراف سوژه حرکت می کنم، مجددا فوکوس می کنم.

من معمولا از آنها می خواهم که مستقیما به دوربین نگاه کنند و لبخند نزنند، البته نه همیشه. سپس شروع می کنم کمی به چپ و راست حرکت کردن، و از آنها می خواهم سر خود را ثابت و بی حرکت نگه داشته و دوربین را تنها با چشم های خود دنبال کنند. من معمولا از کمی زیر سطح چشم عکس می گیرم. از آنها می خواهم با یک زاویه مشخص نسبت به دوربین بایستند یا بنشینند. اگر سوژه ایستاده باشد، از او می خواهم تا وزن خود را روی پای عقب بیندازد.

من دوست دارم دست های سوژه را در ترکیب بندی بگنجانم. با یک لنز واید، دست های آنها در پیش زمینه بزرگ به نظر خواهد رسید، بنابراین، سعی کنید بین دست های برجسته، اما نه خیلی بزرگ، تعادل برقرار کنید. شما می توانید این کار را تنها با نزدیک تر یا دورتر قرار دادن دست ها از لنز نسبت به بدن آنها انجام دهید.

تجهیزات و تنظیمات

در این قسمت به تنظیمات دوربین و تجهیزات عکاسی مورد نیاز خواهیم پرداخت.

دوربین

دوربین شما باید به یک تریگر فلاش داخلی یا خارجی برای کنترل فلاش اکسترنال تان مجهز باشد. در اینجا به شما می گویم که من چطور همه چیز را آماده می کنم:

  • در ابتدای کار، فلاش یا تریگر خود را خاموش بگذارید.
  • دوربین خود را بر روی مُد دستی تنظیم کنید.
  • اگر عکاسی در فضای باز باشد، من تنظیمات ایزو ۱۰۰، f/7.1 و سرعت شاتر حدود ۱/۱۶۰ را امتحان می کنم. شما می توانید ضریب اف (f-stop) و سرعت شاتر خود را بر حسب اولویت خود تنظیم کنید، اما در نظر داشته باشید که نمی توانید سریع تر از حداکثر سرعت همگام سازی فلاش دوربین خود بروید.
  • تنظیمات لازم را ایجاد کنید تا پس زمینه را به اندازه ۱/۳ تا ۲/۳ پله نوردهی ناکافی (underexpose) کنید. من معمولا با تنظیم سرعت شاتر شروع می کنم، اما آهسته تر از ۱/۶۰ و سریعتر از ۱/۱۶۰ نروید. سپس در صورت لزوم، من ضریب اف را بر روی f/5.6 در باز ترین حالت تنظیم می کنم. پس از آن، و تنها پس از آن، شروع به بالا بردن ایزو می کنم.
  • اگر شما در داخل خانه هستید، باید با یک ایزوی بالاتر به عنوان اولین قدم شروع کنید، و سپس سرعت شاتر و ضریب اف را نیز به همین شیوه تنظیم کنید.

نورپردازی

من برای ۹۰% از پرتره هایم، از یک فلاش اکسترنال استفاده می کنم، که نور آن با یک چتر یا سافت باکس پخش می شود. مهم ترین قانون در مورد فلاش این است که «عکس خود را خراب نکنید»، که معمولا با به کار بردن بیش از حد فلاش بر روی سوژه شما صورت می گیرد. در عوض، باید تعادل مناسب بین نور طبیعی و مصنوعی را به دست آورید، به طوری که فلاش برای چشم آموزش ندیده (بیننده های عادی) غیر قابل تشخیص باشد، اما سوژه خود را روشنتر از پس زمینه نوردهی کنید.

حالا فلاش و تریگر خود را روشن کنید:

  • فلاش خارج از دوربین خود را بر روی مُد دستی تنظیم کنید.
  • من معمولا فلاش را در یک زاویه ۴۵ درجه نسبت به سوژه، کمی کمتر از یک متر دورتر، بالاتر از سر او، و با زاویه رو به پایین قرار می دهم.
  • من معمولا در فضای باز با قدرت فلاش ۱/۱۶ شروع کرده، و به طور مداوم تنظیم می کنم تا وقتی که سوژه برجسته تر از پس زمینه شود، اما اینطور به نظر نرسد که با نور شدید و خیره کننده فلاش سوخته شده است.

پس پردازش

شما اول باید همه چیز را در دوربین به درستی انجام دهید. اما، باید از انواع تکنیک های ویرایشی برای رسیدن به افکتی که در این تصاویر می بینید استفاده کنید. من تکنیک هایی که برای ویرایش پرتره های محیطی استفاده می کنم را در مقاله بعدی مطرح خواهم کرد.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 248 تاريخ : يکشنبه 20 تير 1395 ساعت: 1:56

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۷ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: iphone 6s plus
  • دیافراگم: f/2.2
  • سرعت شاتر: ۱/۶۸۶sec
  • حساسیت سنسور: ISO-5000
  • فاصله کانونی: ۴٫۱۵mm

عکاس: آقای حسین حسینی

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

تقابل زندگی سنتی در برابر زندگی شهری و مدرن با آپارتمان های بلند…

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: Ehsan: با سلام و عرض ادب خدمت همه ی دوستان لنزک و عکاس محترم. به شخصه دید هنری عکاس و جذابیت سوژشو دوست داشتم اما مایلم چند نکته ی فنی رو گوشزد کنم. اولا در تصویر نویز زیادی میبینیم که خب با توجه به شرایط نوری محل، ایرادی بهش وارد نیست و یکم هم همه جای عکس تو فوکوس نیست که اون هم به دلیل شرایط نوری بوده که عکاس ترجیح داده از دیافراگم بازتری استفاده کنه. اگر لنزشون VR داشته من یکم سرعت شاتر کمتر رو ترجیح میدادم چون سوژه عکس که پیرمرد باشه خیلی خوب روشن نیست. حالا چرا اینها رو عرض میکنم، در عکاسی یک سوژه داریم و حجمی از فضای منفی که دور سوژه رو احاطه کردند. فضای منفی برخلاف اسمش حتما نباید حذف بشه بلکه به گویایی تصویر کمک میکنه اما باید بین وزن بصری سوژه و فضای منفی تعادل وجود داشته باشه. یک سوژه روشن و رنگی اما کوچک در یک تصویر بزرگ که مابقی تصویر را فضای منفی خاکستری و کم نور تشکیل داده اند متعادل است. اما اینجا پیرمرد عکس ما خیلی کم نور و کوچکتر از آن است که باید باشد فلذا وزن بصری تصویر خوب از آب درنیامده است. اما مورد دوم ادیت است. هرچقدر که از دید هنری عکاس خوشم آمد از ادیت یا post-processing که در دیدگاه عکاسان حرفه ای با روتوش غیر طبیعی در دید عوام فرق دارد در این عکس خوشم نیامد! شاید واقعا هیچی انجام نشده! نویزها… نور سوژه…وسط قرار نگرفتن سوژه….تن نامناسب رنگ لباس سوژه… همه اینها می توانست در لایت روم و یا ACR این عکس را فوق العاده زیبا کند. با تشکر

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 244 تاريخ : جمعه 18 تير 1395 ساعت: 23:03

یک روز، همانطور که من داشتم به ستاره ها نگاه می کردم، به من وحی شد. آن ندای درونی به من گفت که حرفه من باید عکاسی باشد. این داستانی است که من دوست دارم در مورد این که چطور وارد حرفه عکاسی شدم به خودم بگویم، اما واقعیت این است که من به طور کاملا تصادفی به سمت عکاسی کشیده شدم :) من یکی از دوستانم را دیدم که یک دوربین بسیار خوب و حرفه ای داشت. این دوربین بزرگ، مشکی و جذاب، یک نیکون D80 بود… مطلب امروز لنزک بر جمله «مهم نیست چه دوربینی داشته باشید، کاری که با آن انجام می دهید مهم است» تاکید دارد و در آن شاهد عکس های خیره کننده ای خواهید بود که با دوربین موبایل ثبت شده اند.

یک روز من داشتم هنگام شمردن پولم حساب و کتاب می کردم، و یک جستجوی سریع در سایت Craigslist انجام دادم. خدای من! به نظر می رسد که من می توانم آن دوربین را بخرم! و این کاری بود که کردم. اما آن تنها آغاز ماجرا بود. بعد از این که مدتی با نیکون عکس گرفتم، شروع به خریدن بیشتر و بیشتر لنز کردم.

عکاس: Ako Salemi

من مثل دیوانه ها دوربین می خریدم و می فروختم. خانواده همسرم می پرسیدند آیا من خیلی ثروتمند بودم، چون به نظر می رسید که هر ماه یک دوربین جدید داشتم. مسئله این بود که من به هیچ وجه ثروتمند نبودم، تمام چیزی که من داشتم ebay (سایت خرید و فروش) بود: بارها و بارها، چیزهایی را می فروختم، سپس چیزهای دیگری می خریدم.

من به جایی رسیدم که یک دوربین قطع بزرگ و حدود صد قطعه فیلم خریدم، و قبل از اینکه آن را بفروشم تنها حدود سه عکس گرفتم. من حتی زمانی یک دوبین قطع متوسط نیز داشتم، با یک جعبه پر از فیلم های قطع متوسط که تنها با دو رول از آنها عکس گرفتم، و بقیه آنها تا امروز هنوز هم دست نخورده هستند.

من قصد ندارم وقایع اعتیاد قدیمی ام به لوازم عکاسی را در اینجا شرح دهم، بلکه امیدوارم بر نکته ساده ای تاکید کنم که در این راه سخت یاد گرفته ام: مهم نیست چه دوربینی داشته باشید، کاری که با آن انجام می دهید مهم است.

عکاس: Atle Rønningen

دوربین شما مهم است

اما قبل از اینکه ادامه دهیم، اجازه دهید اول یک چیز را روشن کنیم. شما احتمالا شنیده اید که دوربین شما اهمیتی ندارد، اما اجازه دهید بگویم که من معتقدم چرا، اهمیت دارد. منظورم این است که، مسلما دوربین شما مهم است، چطور می تواند مهم نباشد؟ اگر بخواهید از پرندگان عکس بگیرید و دوربین شما زوم نداشته باشد، آنوقت باید گفت برای نزدیک شدن به آنها موفق باشید. این تنها یک واقعیت اساسی است، همه دوربین ها به نحوی محدود هستند، و به خاطر این محدودیت ها عکس هایی وجود دارد که شما نمی توانید به سادگی با هر دوربینی بگیرید. عکاسی در شرایط کم نور و بدون فلاش را با گوشی هوشمند امتحان کرده و ببینید منظور من چیست.

اما چه کسی اهمیت می دهد؟

اما مسئله اینجاست که واقعا اهمیتی ندارد که دوربین شما مهم است. جمله پیچیده ای بود، می دانم. دوربین های مدرن نه تنها برای تقریبا هر مناسبتی به اندازه کافی خوب هستند، بلکه عمدتا شما می توانید هم بر روی آنچه می توانید، و هم آنچه نمی توانید با دوربین خود انجام دهید، تمرکز کنید. اگر بر روی آنچه که نمی توانید انجام دهید تمرکز کنید، شما را به سمت اعتیاد به لوازم عکاسی می کشاند، چون هر دوربینی که داشته باشید در نهایت چیزی وجود دارد که شما نتوانید با آن انجام دهید.

عکاس: Craig Atkinson

این چیزی است که مرا به صرف هزاران دلار برای لوازم عکاسی که هرگز در وهله اول به آنها نیازی نداشتم کشاند. دوربینم خیلی بزرگ است، دوربینم به اندازه کافی باحال به نظر نمی رسد، یا منظره یاب ندارد، و غیره. من می توانستم تمام مشکلات دنیا را پیدا کنم وقتی که نیاز داشتم خرید بعدی ام را توجیه کنم. اما، بعد از صرف هزاران دلار برای خرید و فروش لوازم عکاسی، بخاطر استفاده از تقریبا تمام قطع ها (فرمت ها) و سیستم ها، من فقط یک چیز برای گفتن دارم: دوربینی که از آن استفاده می کنید اهمیتی ندارد، مهم کاری است که با آن انجام می دهید.

من مراسم عروسی یکی از دوستانم را به یاد می آورم. وقتی عکس هایی که عکاس آنها گرفته بود را دیدم، فکم افتاد. عکاس یک کیت کانن حسابی داشت، فکر می کنم ۲۰۰-۷۰ میلیمتر f/2.8، یک کیت واقعا خوب اگر نظر مرا بخواهید.

عکاس: Gerard Trang

اما خدای من! حتی نمی توانم تصاویر را توصیف کنم. به نظر می رسید که عکس ها توسط یک فرد تصادفی با گوشی های قبل از گوشی هوشمند گرفته شده باشند. آنها افتضاح تر از افتضاح بودند – آن وقت من متوجه شدم که آن عکس ها با لوازمی به ارزش تقریبا ۳۰۰۰ دلار گرفته شده بودند، اما نتیجه ۳۰۰۰ دلار عکس ببین و بگیر (سرسری) بود. من یک دوربین محقر Ricoh GXR داشتم و چند عکس برای خودم گرفتم. عروس و داماد از من تشکر کردند و گفتند، «اگر به خاطر تو نبود، ما هیچ عکس خوبی از مراسم نداشتیم».

من نتایج ببین و بگیر حاصل از دوربین هایی را دیده ام که هزاران دلار قیمت دارند، و برعکس، نتایج قوی و حرفه ای از محقرترین دوربین ها را نیز دیده ام. من فکر می کنم همه چیز به استفاده از حداکثر پتانسیل دوربینتان بستگی دارد، صرف نظر از این که چه دوربینی است. چیزی که من خیلی دیر فهمیدم (و می توانست مانع از هدر رفتن پول زیادی شود) این بود که من می توانستم تصاویر خوبی با هر دوربینی که داشتم بگیرم. از گران ترین آنها گرفته تا ارزان ترین.

عکاس: Hamed Nazari

این چیزی است که من بارها و بارها، نه تنها در عکاسی بلکه به طور کلی در زندگی دیده ام. مانند افرادی که تنها ۱۰۰ دلار در دست داشتند و در آخر به نوعی میلیونر شدند. مهم نیست چه کارت هایی در زندگی داریم، مهم این است که چطور با آنها بازی می کنیم. همه می توانستیم بلندتر و زیباتر باشیم. اما مهم زندگی کردن با همین چیزی است که داریم.

من فکر می کنم که شما هر چه بیشتر این اصل را درک کنید، اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهید آورد. فکر می کنم که خیلی از شما نیز مثل من، از داشتن یک دوربین اعتماد به نفس به دست می آورید. اما فکر می کنم اعتماد به نفس اگر ریشه در توانایی های شما به عنوان یک عکاس داشته باشد، بهتر می توان آن را کنترل کرد. چیزی که شما می توانید با حداکثر استفاده از دوربین فعلی خود، به خودتان ثابت کنید.

عکاس: Helen Whelton

به طور خلاصه، دوربین شما مهم است – اما چه کسی اهمیت می دهد؟ گرفتن عکس های عالی با هر دوربینی امکان پذیر است، چون مهم نیست چه دوربینی دارید، مهم این است که چه کاری با آن انجام می دهید. من این را به خودم ثابت کرده ام، شما چطور؟ خودتان باشید، تمرکز کنید و به عکاسی ادامه دهید.

تمام عکس های این مطلب لنزک با دوربین موبایل گرفته شده اند، و جزو برترین ها در مسابقه عکاسی سونی (Sony World Photography Awards)، شاخه عکاسی با موبایل، هستند. عکس های بیشتر از این مسابقه:

عکاس: Henny Gylfa

عکاس: Janos M Schmidt

عکاس: Misha Vallejo

عکاس: Nuno Perestrelo

عکاس: Olga Nazarova

عکاس: Hamed Nazari

نویسنده: الیویه دونگ (Olivier Duong)

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 302 تاريخ : پنجشنبه 17 تير 1395 ساعت: 16:46

«عکاسی یعنی اکتشاف، یعنی به جریان انداختن و ثبت آنچه قلب ما احساس می کند و در لحظه ای معین می بینیم، عکاسی یعنی بودن در خیابان، تجربه کردن، فهمیدن، یاد گرفتن، و اساسا، تمرین کردن آزادی وجود، زندگی و اندیشه…». در این مطلب لنزک به بیوگرافی عکاس خیابانی رویی پال‌ها (Rui Palha) و شماری از عکس های خیابانی این هنرمند نگاهی خواهیم داشت. با ما همراه شوید.

بیوگرافی رویی پال‌ها (Rui Palha): رویی در آوریل سال ۱۹۵۳ در پرتقال متولد شد. وی در لیسبون زندگی می کند. عکاسی از سن ۱۴ سالگی برای وی یک سرگرمی بود، اما تا سال ۲۰۰۱ همراه با وقفه های طولانی، از سال ۲۰۰۱ به بعد وی تقریبا تمام وقتش را به عکاسی خیابانی اختصاص داد.

رویی می گوید: «عکاسی بخش بسیار مهمی از زندگی من است. عکاسی یعنی اکتشاف، یعنی به جریان انداختن و ثبت آنچه قلب ما احساس می کند و در لحظه ای معین می بینیم، عکاسی یعنی بودن در خیابان، تجربه کردن، فهمیدن، یاد گرفتن، و اساسا، تمرین کردن آزادی وجود، زندگی و اندیشه…».

بخش هایی از مصاحبه اریک کیم با رویی پال‌ها:

چه مدت است عکاسی خیابانی انجام می دهید و برخی از مشکلاتی که با آن ها رو به رو شده اید چه هستند؟

«عکاسی برای من از سن ۱۴ سالگی یک سرگرمی بوده و از سال ۲۰۰۱ تمام زمانم را به عکاسی خیابانی اختصاص دادم. اینجا، در پرتقال، عکاس خیابانی بودن خیلی آسان نیست. مکان های ممنوع بسیاری وجود دارند… مثل برخی از مراکز فروش، محله های مشکل دار و… اما شاید این خطر است که به نوعی مرا جذب می کند و آدرنالینم را بالا می برد. گاهی با نیرو های امنیتی یا مردم به مشکل برخورده ام، اما همه چیز می تواند با یک گفتگوی صادقانه حل شود. گاهی با برخی از افراد بسیار پرخاشگر مشکلاتی داشته ام و بعد از کمی صحبت (گاهی گفتگویی طولانی) به نوعی دوست شده ایم. من فکر می کنم… در حقیقت مطمئنم، که خیابان یک مدرسه است، بنابراین درصد بزرگی از من با آنچه در خیابان ها آموختم ساخته شد.

دوست دارید از طریق عکاسی چه چیزی را به مخاطبانتان انتقال دهید؟

نمی دانم، اما فکر می کنم سعی دارم از طریق عکس ها داستان سرایی کنم و به دیگران بگویم هر روز طی «پیاده روی هایم در خیابان» چه چیزی می بینم. دنیای عکاسی من در لیسبون است، ۹۰ درصد عکس هایم را در شهر خودم گرفته ام، جایی که افراد ناشناس بازیگران عکس های مرا تشکیل می دهند. سعی می کنم به کمک اشارات، حرکت ها و… آن ها، بینشی به احساسات و افکارشان پیدا کنم. همیشه سعی می کنم از طریق صحنه های واقعی زندگی روزمره، زیبایی درون افراد ناشناس را نشان دهم، زیبایی نسل انسانی جدا از تفاوت های نژادی و… آن ها. همانطور که می دانید من آماتور هستم و این عنوان را تا آخر زندگیم حفظ خواهم کرد. این تنها راهی است که می توانم کاری که خودم می خواهم را انجام دهم، نه آنچه دیگران می خواهند من انجام دهم. هر شخصی باید در خلق کردن آزاد باشد (و اینطور احساس کند)، تا بتواند آنچه درونش هست را بازتاب دهد.

شماری از عکس های خیابانی رویی پال‌ها:

منبع

برگرفته از: erickimphotography, ruipalha

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 1169 تاريخ : چهارشنبه 16 تير 1395 ساعت: 7:22

داستان ها از فرهنگ انسانی جدایی ناپذیرند و داستان سرایی ماندگار است. در عکاسی، داستان سرایی تصویری اغلب یک «مقاله تصویری – photo essay» یا «داستان تصویری – photo story» نامیده می شود. این راهی برای عکاس است تا یک داستان را با مجموعه ای از عکس ها روایت کند – که ممکن است گنجاندن تمام داستان در قالب تک عکس ممکن نباشد. چیزی که عده کمی از مردم متوجه می شوند این است که بین عکاسی و داستان سرایی تصویری از طریق عکاسی تفاوت وجود دارد. در این مطلب لنزک به ۶ نکته برای داستان سرایی با عکس ها خواهیم پرداخت.

جمله «یک تصویر ارزش هزاران کلمه را دارد» خودش به تنهایی هنر داستان سرایی تصویری را توجیه می کند، با این حال این بدین معنی نیست که همه عکاسان داستان روایت می کنند.

کپشن یا عنوان ها نیز بخش جدایی ناپذیری از داستان یک عکس هستند که باید کمک کنند تا بیننده هر تصویر را درک کند. با این وجود، مهم است به یاد داشته باشید که اگرچه عنوان ها ممکن است درک شما از یک تصویر را گسترش دهند، اما این خود تصویر است که باید داستان را بگوید – روش های دیگر هرگز کامل نیستند.

اینها مهم ترین نکات من برای شروع داستان تصویری خودتان هستند:

برنامه ریزی کنید، برنامه ریزی کنید و بیشتر برنامه ریزی کنید

برنامه ریزی یک بخش ضروری از روند داستان سرایی تصویری است. یکی از دوستان خوب من، که عکاس مستند است، یکبار می گفت: «چیزی را که ذهن شما نمی داند، چشم شما نمی تواند ببیند.» هنگام برنامه ریزی برای داستان تصویری تان، این احتمالا مناسب ترین چیزی است که باید بدانید. شما باید قبل از تجسم داستان به خوبی برنامه ریزی کنید. انجام این مراحل از قبل، ساختاری که برای روایت نیاز دارید را به شما خواهد داد.

برنامه شما باید شامل انتخاب موضوع، تحقیق در مورد موضوع، مشخص کردن موضوع خود، و در نهایت، برنامه ریزی عکس هایتان باشد. در مورد نوع تصاویری که می خواهید برای انتقال پیام خود ثبت کنید، فکر کنید. درست مثل یک فیلم، روایت تصویری شما باید آغاز، میانه و پایانی (نتیجه گیری) داشته باشد – یعنی دارای یک برنامه مشخص، چارچوب یا قالب باشد.

اغلب در طول یک جلسه عکاسی ممکن است شما قادر به ثبت عکس ها با ترتیب ذکر شده در بالا نباشید. با این حال، حفظ این ترتیب در ذهن، به شما کمک خواهد کرد تا داستان را در زمان کمتری ویرایش کنید. ویرایش یک داستان تصویری اساسا به معنی انتخاب عکس هاست، نه پس پردازش در نرم افزار ویرایش عکس.

لنزک: هنگام عکاسی برای تکمیل یک «داستان تصویری یا مقاله تصویری» داشتن یک قالب یا برنامه، یا به عبارتی ساده تر اینکه بدانید چه چیزی را قرار است به تصویر بکشید و داستان از چه قرار است (ابتدا و انتهایش چیست؟ چه عکس هایی در این بین به روایت هرچه بهتر داستان شما کمک می کنند؟) کار شما ساده تر و نتیجه بهتر خواهد شد.

تصاویر شما بدون درک نور، ترکیب بندی و انتخاب لوازم عکس برای سوژه انتخابی شما کامل نخواهند شد. جنبه مهم دیگر باید تصمیم گیری برای نشان دادن روایت به صورت رنگی یا تک رنگ باشد. هنگام پس پردازش یک مجموعه از تصاویر، خوب است که روش ویرایش خود را ثابت و یکپارچه نگه دارید – این به شما کمک خواهد کرد تا بین تصاویر یک جریان ایجاد کنید.

تک عکس یا یک مجموعه؟

اغلب در فروم های عکاسی این یک موضوع مورد بحث است که آیا با یک تصویر واحد بهتر می توان روایت کرد یا با مجموعه ای از تصاویر. در این راستا مهم است که به یاد داشته باشید که یک تصویر واحد تنها «نیمی از واقعیت» است، چون هرگز اساس یک داستان، یعنی «چرا؟» را به شما نمی گوید.

این به چه معناست؟ هنگامی که صحبت در مورد عکس باشد، یک تصویر ممکن است تا حدی درست باشد اما تنها بخشی از کل واقعیت بوده و یک عکس، لحظه ای از یک تصویر بزرگتر است. این امر بخشی از مغز ما را آزاد می گذارد تا خودش تصویر را تفسیر کند. همه تک عکس ها داستان نمی گویند. باید به خاطر داشت که یک «داستان تصویری» چیزی جز مجموعه ای از تصاویر واحد متعدد نیست – این تصاویر واحد های روایت تصویری هستند. هر تصویر تنها فصلی از داستان است، و هر فصل به سمت نقطه اوج گشوده خواهد شد.

از طرف دیگر، یک مجموعه عکس به مغز اجازه می دهد تا هر تصویر را به عنوان یک کل پردازش کند. یک مجموعه از تصاویر بر چندین ایده تاکید می کند، درحالیکه یک تصویر واحد معمولا تنها بر یک ایده متمرکز شده است. به یاد داشته باشید که اولین و آخرین تصویر در یک مجموعه از همه مهم تر هستند. اینها «تصاویر هدف» نامیده می شوند – این دو عکس مجموعه را باز و بسته می کنند (ابتدا و انتهای مجموعه هستند) تا توجه بیننده را جلب کنند. این هیچ فرقی با قضاوت در مورد یک کتاب از روی جلد آن ندارد – یک عکس ابتدای قوی افراد را متوقف کرده و آنها را از آغاز تا پایان در داستان نگه می دارد.

تصاویر قوی تری بگیرید

شما ممکن است تصاویر درخشانی داشته باشید که از نظر تکنیکی کامل و عالی باشند؛ با این حال، دو مولفه خاص وجود دارد که یک تصویر قوی را برای یک داستان یا مقاله تصویری حتی قوی تر می کند.

در درجه اول، عکس باید احساسی باشد تا نوعی تاثیر عاطفی بر روی بیننده شما داشته باشد. همه تصاویر برای این که از نظر احساسی در حرکت باشند، لزوما نباید شامل یک عنصر انسانی باشند؛ در عوض می تواند هر چیزی از یک منظره گرفته تا اشیاء بی جان باشند. تصاویر باید یک احساس عاطفی قوی را در روح و روان بیننده بیدار کنند.

دوم اینکه تصاویر باید به صورت متفکرانه با معنا لایه بندی شوند. اینگونه می توانید توجه بیننده خود را برای یک مدت زمان طولانی تر درگیر کنید. این معمولا سخت ترین روند داستان سرایی با عکس هاست.

شما ممکن است به صورت خودآگاه قادر به گرفتن تصاویر با چندین لایه معنا نباشید، اما همیشه در هنگام عکاسی، انتخاب و مرتب سازی تصاویر، حواستان به این تصاویر لایه بندی شده برای داستان باشد.

به غرایز خود اعتماد کنید

خودتان را در حال راه رفتن در میان یک شهر شلوغ با دوربین که دور گردنتان است، برای پروژه داستان سرایی در مورد «پیدا کردن آرامش در هرج و مرج» تصور کنید. همانطور که سعی دارید راه خود را از میان ترافیک باز کنید، یک صدای ثابت بوق می شنوید. ذهن شما مانند قلبتان در حال تپیدن و در تلاطم است؛

شما یک شخصیت جالب را در کنار خیابان می بینید، که نشسته است و بی سر و صدا در میان هرج و مرج روزنامه می خواند. شما در تلاش برای پیدا کردن آرامش خود در میان این شلوغی و هرج و مرج بوده اید و با خودتان فکر می کنید «این همان عکسی است که می خواستم»، بنابراین به آرامی نزدیک می شوید، دوربین را مقابل چشم های خود می گیرید و دکمه شاتر را فشار می دهید.

یک دقیقه بعد صدای ناهنجار یک اتوبوس را هنگام توقف می شنوید، که باعث می شود سر خود را سریع برگردانید و از سر راه کنار بروید، اما همانطور که می چرخید متوجه می شوید که اتوبوس ایستاده و مردم دارند از آن پیاده می شوند. یک مرد در پشت پنجره اتوبوس هست که با آرامش نشسته و سیگارش را می کشد. در عرض چند ثانیه شما دوربین را مقابل چشم خود گرفته و عکس دیگری می گیرید، با کادری که در آن مسافران در حال پیاد شدن از درب ها هستند و مرد پشت پنجره نشسته، و همه اینها در یک کادر است.

اینها دو مثال از دفعاتی بود که من به غرایزم اعتماد کردم. اعتماد به غرایزتان برای گرفتن یک عکس مهم است. در این مورد، پیدا کردن آرامش در میان هرج و مرج و عکاسی از آن بود، با وجود جمعیتی که می توانست آدم را مجبور به حرکت کند و یک عکس هم نگرفت.

عکاسی توانایی ثبت و توقف لحظات است، در زمانی که ممکن است تا قبل از برداشتن دوربین هرگز در مورد آن فکر نکرده باشیم. اینها لحظاتی هستند که الهام بخش ما به عنوان عکاس بوده، و می توانند به ما کمک کنند تا چشم انداز منحصر به فرد خود را ایجاد کنیم. اگر شما به طور خاص به چیزی توجه کردید و فکر کردید این ممکن است فرصت عکاسی خوبی باشد، سعی نکنید موقعیت را بیش از حد ارزیابی کنید، در عوض به غرایز خود اعتماد کرده و ببینید چطور آشکار می شوند. اما، در این روند مراقب باشید – هنوز هم باید عقل سلیم و احترام را مد نظر داشته باشید.

اصیل باشید

به نظر می رسد که اصالت در عکاسی برای برخی از عکاسان به درجه دوم اهمیت تبدیل شده است. ایجاد یک چیز منحصر به فرد با تعداد تصاویر بسیار زیادی که این روزها ایجاد می شوند، همیشه آسان نیست. با این حال، خوب است که برای اصالت تلاش کنید. چرا؟ خب، واقعا هیچ رضایتی در کپی کردن کارهای یک نفر دیگر وجود ندارد. همه ما ایده های فرد دیگری را کپی کرده ایم، یا تصویری که به صورت آنلاین یا در یک مجله پیدا کرده ایم الهام بخش ما بوده است – این یک ویژگی انسانی است، اما هنگام عکاسی برای برجسته بودن نسبت به بقیه باید عنصر اصالت را در ذهن داشت – به خصوص اگر می خواهید مجموعه عکس های شما برجسته باشد.

بیشتر بخوانید: ۶ مرحله تا پیدا کردن سبک عکاسی خودتان

از شکست نترسید

ترس از شکست به ترس از طرد شدن و انتقاد از طرف دیگران، و همچنین به تعویق افتادن مرتبط است. دست از اینگونه فکر کردن بردارید و خودتان را از آن افکار منفی رها کنید. شکست خوردن کاملا طبیعی و سالم است. تمام افراد موفق شکست خورده اند؛ این بخشی از بهتر شدن و دروازه ای به سمت موفقیت است. همین اصل در مورد عکاسی نیز صادق است. شکست به شما کمک خواهد کرد تا فرمولی را که برای شما بهتر عمل می کند پیدا کنید و در نهایت با کمی پشتکار و تعهد به موفق شدن در کار شما منجر می شود. بروید، عکس بگیرید، شکست بخورید و رشد کنید!

منبع

برگرفته از: petapixel

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 277 تاريخ : سه شنبه 15 تير 1395 ساعت: 2:47

دینا بلنکو یک عکاس خلاق اجسام بی جان اهل روسیه است. تصاویر هنری او داستان های جادویی پشت اشیاء روزمره بی جان را ثبت می کنند. در این آموزش، دینا به شما نشان می دهد که چگونه با ایجاد پاشیدن مایعات دیوانه وار که تنها با چند مرحله ساده نیروی جاذبه را به مبارزه می طلبند، به مایعات جان می بخشد. این مطلب لنزک را بخوانید، سپس تفنگ چسب حرارتی خود را برداشته، و این آموزش را در خانه امتحان کنید!

از آنجا که من در یک شهر کوچک ایالتی در آخر دنیا زندگی می کنم، به هیچ نوع ماشین آلات فانتزی دسترسی ندارم تا به من کمک کنند از پاشیدن مایعات عکس بگیرم. من تنها می توانم آرزوی داشتن دستگاهی را داشته باشم که بتواند مایع را با زاویه دقیق و سرعت دقیق بریزد – قطعا چیزی نیست که من بتوانم به راحتی در یک فروشگاه محلی انتخاب کنم. اگر شما یک عکاس اجسام بی جان هستید که می خواهید تصاویر منحصر به فردی ثبت کنید، ممکن است همین مشکل را داشته باشید. این به این معنی نیست که ما باید تمام سرگرمی این کار را از دست بدهیم و به ثابت و بی حرکت نگه داشتن تصاویر اجسام بی جان خودمان متوسل شویم. من اینجا هستم تا به شما نشان دهم چطور می توانید تنها با استفاده از دو اسپیدلایت (فلاش) و یک چسب تفنگی، از یک تصویر پویا با افتادن فنجان ها و پاشیدن مایعات عکس بگیرید.

کلید عکاسی از پاشیدن مایعات (splash photography) داشتن بیشترین کنترل ممکن است. رسیدن به کنترل دقیق ریختن مایعات بسیار دشوار است، اما ما می توانیم کنترل کنیم که چطور فنجان های «در حال سقوط» ما در هوا ثابت بمانند. برای این کار، از گیره های حرفه ای یا ابزار کمی تغییر یافته برای هدف شما مانند قلاب های بافندگی (یا هر میله باریک دیگر) و یک چسب تفنگی استفاده کنید. برای لوازم دوربین، شما به یک دوربین، سه پایه، و هر نوع منبع نور مناسب برای عکاسی با سرعت بالا نیاز دارید. من از دو اسپیدلایت استفاده کردم – یکی در داخل یک سافت باکس کوچک و دیگری پشت یک دیفیوزر (پخش کننده نور) بزرگ. یک ریموت کنترل شاتر نیز کمک بزرگی خواهد بود، اما لزوما به آن نیازی نیست. بیایید این کار را انجام دهیم!

لوازم صحنه را جمع آوری کنید

تمام چیزهایی که برای عکاسی اجسام بی جان (still-life photography) خود نیاز دارید را جمع آوری کنید. شما به چند فنجان قهوه، چند کوکی و چند حبه قند نیاز دارید – هر چیزی که مناسب می دانید. فراموش نکنید که به مقدار زیادی قهوه هم نیاز دارید. همچنین به چند پشتیبان برای فنجان های «در حال سقوط» و یک دستگاه چسب حرارتی تفنگی نیز نیاز دارید.

ترکیب بندی

یک ترکیب بندی ترتیب دهید و کمی فضا برای پاشیدن مایعات باقی بگذارید تا بعدا در عکس شما ظاهر شود. در مورد من، کل قسمت پایین یک تصویر تقریبا خالی است، بنابراین حرکت مایعات هیچ بخش مهمی از یک عکس اجسام بی جان را خراب نخواهد کرد.

برای پشتیبان، فنجان هایی که قرار است با هم «سقوط کنند» را چسب زده، و آنها را محکم در محل خود ثابت کنید. من یک شیشه شیر را به یک قلاب بافندگی چسباندم.

این قلاب را می توان به راحتی در مرحله پس پردازش حذف کرد. من همچنین یک فنجان قهوه را در موقعیت واژگون شدن به یک قفسه چسباندم.

نورپردازی و تنظیمات دوربین

صحنه با دو اسپیدلایت نورپردازی شده است، که بر روی قدرت کم تنظیم شده اند (از قدرت ۱/۱۶ تا ۱/۱۲۸ پالس بسیار کوتاهی ارائه می دهد که حرکت مایع را ثابت یا فریز خواهد کرد). یکی از آنها به عنوان یک نور کلیدی از چپ و کمی پشت صحنه عمل می کند. دیگری به عنوان نور پُر کننده (نور تکمیلی) در سمت راست عمل می کند. از آنجا که ما با فلاش کار می کنیم، سرعت شاتر خود را بر روی سرعت همگام سازی فلاش تنظیم کنید – معمولا بین ۱/۱۶۰ ثانیه و ۱/۲۵۰ ثانیه. سپس، یک عکس آزمایشی بگیرید تا حداکثر دیافراگمی که می توانید بدون نوردهی ناکافی کردن تصویر به دست آورید را ایجاد کنید. دوربین خود را بر روی مُد پیوسته (continuous) قرار دهید تا چندین عکس در یک ردیف ایجاد کرده، و به صورت دستی بر روی سوژه اصلی فوکوس کنید.

عکاسی

این بهترین بخش کار است! کمی مایع را در یک فنجان بریزید و یک دنباله عکس بگیرید. از آنجا که فنجان ها در جای خود ثابت شده اند، می توانید چندین بار بدون خراب کردن صحنه عکس بگیرید. مقادیر مختلف مایع را امتحان کرده و با زوایای مختلف آزمایش کنید، قبل از این که عکس پاشیدن مایعاتی که از همه بیشتر به عکس ایده آل شما نزدیک است را ایجاد کنید. و از همه مهمتر – از این کار لذت ببرید!

پس پردازش

زیباترین عکس ها را انتخاب کنید، و سپس آنها را با هم ترکیب کنید. برای انجام این کار، هر کادر را در یک لایه جدید پیست کرده و از ماسک لایه ها (Layer Masks) و قلم مو برای نشان دادن جزئیاتی که می خواهید استفاده کنید. در مورد من، دو عکس اصلی وجود دارد – یکی با قهوه و دیگری با شیر – و قطراتی نیز از عکس های دیگر اضافه شده است. تمام پشتیبان های قابل مشاهده را روتوش کنید (مثل قلاب متصل به لیوان).

من این کار را با استفاده از ابزار Clone Stamp انجام دادم. سپس، با حذف قطراتی که دوست ندارید، یا تنظیم رنگ ها و کنتراست، به تصویر کمی جلا بدهید.

و کار تمام است – عکس شما آماده است! این عکس پویای نهایی است:

اکنون می توانید کل این فرآیند را دوباره با اشیاء مختلف امتحان کنید: کوکی و آرد، دونات و طعم دهنده ها، هر چیزی که دوست دارید! اینها تصاویر بیشتری از مجموعه ای به نام «از قفسه بالایی» هستند که دقیقا به همین روش ایجاد شدند.

@

نویسنده: دینا بلنکو (Dina Belenko)

برای مطالعه آموزش های منتشر شده پیشین از دینا بلنکو، اینجا کلیک نمایید.

صفحه اینستاگرام دینا بلنکو

instagram.com/dinabelenko

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 455 تاريخ : دوشنبه 14 تير 1395 ساعت: 1:02

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۶ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: nikon d3200
  • دیافراگم: f/5.6
  • سرعت شاتر: ۱/۴۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-400
  • فاصله کانونی: ۵۵mm

عکاس: آقای آرش خاص احمدی

قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟

هدف من برای گرفتن این عکس ثبت یه لحظه از زندگیه اون پیر مرد بود.

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته:

نکات مثبت از دید بنده

۱ زاویه مناسب دوربین

۲ استفاده مناسب از خطوط

۳ نورگیری مناسب (ضد نور)

۴ سوژه و محیط و داستان عکس بسیار متناسب انتخاب شده

۵ از این که با کمی تامل میشه فهمید که جهت حرکت سوژه به سمت تاریکی هست حس جالبی داره

نکات منفی

ندارد، فقط کاش پروفایل اینستاگرام عکاس رو هم قرار میدادید با تشکر از لنزک

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 313 تاريخ : شنبه 12 تير 1395 ساعت: 1:55

ویلیام هنری فاکس تالبوت (William Henry Fox Talbot)، دانشمند بریتانیایی، از پیشگامان اختراع عکاسی است. تالبوت در ترسیم و طراحی ضعیف بود و این امر او را به سمت اختراع کاغذی سوق داد که نسبت به نور واکنش داده و تصویر روی آن ثبت گردد. اختراع تالبوت تصویر منفی (نگاتیو) بود که از روی آن می توانست هر تعدادی تصویر مثبت چاپ شود. لوئی داگر زود تر از تالبوت روش ثبت عکس خود داگرئوتایپ را معرفی کرد و شهرت بسیاری یافت، اما اختراع تالبوت یک تفاوت و نقطه قوت اساسی داشت. عکس های داگرئوتایپ تک نسخه ای بودند، درحالیکه می شد از روی تصویر نگاتیو (منفی) تالبوت چندین عکس مثبت چاپ کرد. از این رو دنیای عکاسی بسیار مدیون تالبوت می باشد. در این ویدیو لنزک، شاهد یک انیمیشن دیدنی از تاریخچه اختراعات و ابتکارات هنری فاکس تالبوت در عکاسی خواهید بود.

ویلیام هنری فاکس تالبوت – پیشگام اختراع عکاسی


دانلود

انیماتور: درو کریستی (Drew Christie)

منبع

برگرفته از: SFMOMA

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 211 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 22:19

ما درک می کنیم که رفتن سراغ رنگ های تند و شاد در عکاسی می تواند چالش برانگیز و در عین حال ترسناک باشد. ترند و گرایش فعلی امروز در عکاسی و طراحی، استفاده از تن رنگ های ملایم است، اما عکاس رومانیایی بوگدان دریوا (Bogdan Dreava) کاملا برعکس عمل کرده و در عکاسی اجسام بی جان خود، با تم های تک رنگ و رنگ های زنده و شاد زیادی کار می کند. در ادامه این مطلب لنزک شما عزیزان را با این هنرمند و عکس های زیبایش بیشتر آشنا خواهیم کرد.

بوگدان می گوید، «سه سال پیش بعد از فارق التحصیلی از کالج، من به صورت جدی تر شروع به عکاسی کردم. در ابتدا، متوجه شدم که عکس های اجسام بی جان محدود و بسیار تکنیکی هستند، اما شروع به ساده کردن روند آن و آزمایش کردم. نتایج بسیار باارزش هستند و ایجاد آنها سرگرم کننده است. من نهایت خلاقیت و شادیم را در گرفتن عکس های اجسام بی جان یافتم».

تنها به این تصویری که او از وسایل آبی رنگ در مقابل یک پس زمینه آبی ایجاد کرده است، نگاهی بیاندازید.

او می گوید، «هدف اصلی در کار من، ایجاد تصاویر چشم نواز، با استفاده از سوژه ها و رنگ های ساده است. رسیدن به این شاهکار تکنیکی باید بسیار ساده بوده و وقت گیر نباشد، بنابراین من سعی کردم تا در حد امکان از نور طبیعی استفاده کنم. هنگامی که نور طبیعی در دسترس نیست، من از یک استروب یا نور پیوسته با یک سافت باکس بزرگ برای به دست آوردن نور نرم استفاده می کنم».

او تجهیزات و روند پس پردازش خود را بسیار ساده و مینیمال نگه می دارد. او توضیح می دهد، «دوربین من همیشه بر روی یک سه پایه است. من بر ایجاد همه چیز در داخل دوربین و کمترین حد ممکن استفاده از فتوشاپ تمرکز می کنم».

بوگدان همچنین برای جفت کردن رنگ ها با یکدیگر به اندازه کافی جسورانه عمل می کند، حتی اگر آنها لزوما چیزی نباشند که رنگ های مکمل در نظر گرفته شوند.

بوگدان به ما توصیه می کند، «من همه عکاسان را به امتحان کردن این سبک تشویق می کنم، چون شما می توانید طرح های جدید نورپردازی، ترکیب بندی ها، یا ترکیب رنگ ها را آزمایش کنید، و سپس این را روی تمام پروژه های دیگر خود نیز اعمال کنید. این واقعا یک راه ساده و جالب برای شرح یک موقعیت یا یک مفهوم جدید است. مهم است که روند تکنیکی را ساده کرده، و بر روی سوژه، ترکیب بندی، و رنگ های خود تمرکز کنید. یک سه پایه و یک منبع نور برای شروع آزمایش کافی هستند. لذت بردن از این روند مهم ترین چیز است».

در ادامه شاهد شماری از آثار این هنرمند به همراه توضیحات وی خواهید بود. برای پی بردن به تنظیمات، تکنیک های عکاسی، و روند کار او، ادامه مطلب را بخوانید!

«تعمیر اشیاء شکسته تخصص من نیست. برای رسیدن به این منظور، من تمام آیتم ها را در مقابل یک پس زمینه صورتی روشن مرتب کردم. من از نور طبیعی پخش شده (توسط دیفیوزر) برای به دست آوردن سایه های نرم استفاده کردم. این نوع نور به تمرکز بر روی اَشکال و جزئیات اشیاء، حتی در یک شیء ساده، مانند یک ساعت کمک می کند».

«در این تصویر، من بر روی الگو تاکید کرده و تصمیم گرفتم که پس زمینه برای همه چیز باید آبی روشن باشد تا برجسته باشد. من از یک فلاش تنها برای ایجاد سایه های شدید استفاده کردم. من تنها از یک پاکت نامه عکس گرفتم. سپس بقیه را در فتوشاپ کپی و پیست کردم».

«قرقره های نخ زرد بر روی یک پس زمینه مشابه، یک انتخاب رنگ ساده است. بنابراین من سعی کردم یک مرکز توجه در این تصویر انتخاب کنم. استفاده از یک قرقره نخ فلزی دایره ای سوژه ای عالی برای در هم شکستن یکنواختی تصویر است. رنگ های اشباع شده نیز کمک می کنند».

تعدادی عکس بیشتر از این هنرمند، از تماشایشان لذت ببرید و الهام بگیرید.

بوگدان همچنین روی یک پروژه جدید به نام FugTiptil کار می کند، او در این صفحه اینستاگرام تجربیاتش را طی یادگیری هنر CGI (تصاویر خلق شده توسط کامپیوتر) به اشتراک می گذارد.

صفحه بوگدان دریوا در سایت ۵۰۰px

https://500px.com/bogdandreava

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 379 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 1:55

هنگام صحبت در مورد عکس های هدشات (سر و شانه – headshot)، آنقدر انواع بسیار مختلف نورپردازی و سبک وجود دارد، که تقریبا به نظر می رسد هیچ قانون سخت و سریعی در مورد چگونگی گرفتن عکس های خوب وجود ندارد. رایج ترین نورپردازی مورد استفاده برای عکس های چهره اغلب یک ظاهر تمیز، کلاسیک و شرکتی است؛ به طور کلی یک پس زمینه روشن و نورپردازی متعادل. نوع عکس چهره به این که برای چه منظوری گرفته می شود، یا این که آیا دستورالعمل های از پیش تعیین شده ای وجود دارند که باید رعایت شوند نیز بستگی دارد. در این مطلب لنزک، عکاسی هدشات با نور کم (Low-Key) را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

ما در مطلب «راهنمای نورپردازی پرتره» ۲۴ چیدمان ضروری نورپردازی پرتره را معرفی کرده ایم که می توانید از هر یک از آن ها برای عکس هدشات خود استفاده نمایید.

دو چیدمان نورپردازی ساده برای عکاسی سر و شانه معمولی

در این مطلب ابتدا دو چیدمان نورپردازی نسبتا ساده برای عکاسی سر و شانه معمولی (روشن) معرفی خواهیم کرد، سپس با تغییر چیدمان نورپردازی و تنظیمات دوربین سراغ عکس های هدشات کم نور تر خواهیم رفت.

چیدمان نورپردازی این عکس یک پس زمینه بژ روشن است، با یک استروب (فلاش استودیویی) متصل بر روی یک اکتاباکس (octabox) مشبک به عنوان نور اصلی، که با زاویه ۴۵ درجه نسبت به سوژه قرار داده شده است. نقطه مقابل نور اصلی، یک فلاش مجهز به اسنوت است، که بر روی یک پایه تنظیم شده است. این فلاش هرگونه سایه بر روی پس زمینه را که ممکن است توسط نور اصلی افکنده شده باشد کاهش داده، و همچنین نور موها و کمی نور پس زمینه را نیز فراهم می کند. تنظیمات دوربین معمول، ایزو ۱۰۰، دیافراگم بین f/2.8 – f/5.6 و سرعت شاتر ۱/۱۲۵ – ۱/۲۰۰ خواهد بود (مطمئن شوید که آن را سریعتر از سرعت همگام سازی دوربین خود تنظیم نمی کنید).

در عکس های سر و شانه معمولی، چهره روشن تر و به طور کامل نورپردازی شده، با سایه های کمتر است. اگر یک عکس هدشات کم نور دراماتیک تر می خواهید، می توانید استفاده از سایه ها و کنتراست های بیشتر بر روی چهره و یک پس زمینه تیره تر را امتحان کنید.

با بستن دیافراگم تا f/10، کاری که من بر روی عکس های بالا کردم، و با استفاده از دقیقا همان چیدمان نورپردازی معرفی شده، شما می توانید مقدار زیادی از نور اصلی را کم کنید، که در این صورت پس زمینه تاریک تر خواهد بود (نور کمتری به آن خواهد رسید)، و سایه های بیشتری بر روی چهره ها وجود خواهد داشت. شما ظاهر کم نورتری خواهید داشت، با این حال، این هنوز هم به اندازه کافی کم نور نیست!

لنزک: از «راهنمای نورپردازی پرتره» چیدمانی را انتخاب کنید، مثل رامبراند (Rembrandt) یا جداکننده (Split) ، که سایه های بیشتری ایجاد می کند.

عکس های هدشات کم نور (Low-Key): با یک منبع نور

تنظیمات نورپردازی را با حذف نور موها، و جایگزین کردن آن با یک رفلکتور نقره ای (بر روی صورت) بهبود بخشید، و با انتخاب دیافراگم f/11 نور بیشتری را کم خواهید کرد.

اکنون تنها یک نور وجود دارد، و هر نوری که به رفلکتور برخورد می کند، به چهره سوژه بازتاب می شود. به یاد داشته باشید که نور اصلی مجهز به گرید و مشبک است بنابراین نشت چندانی وجود ندارد. پس زمینه تیره تر شده، برق چشم ها (کچ لایت ها) هنوز هم قابل مشاهده می باشند، اما دیگر نقطه خیلی روشنی بر روی صورت وجود ندارد. سایه های بسیار بیشتری در سمت تاریک صورت به وجود آمده، و هیچ نوری بر روی موها وجود ندارد. همانطور که می توانید در زیر ببینید، نتیجه تقریبا نقاشی مانند است:

سایه های بیشتر در چیدمان نورپردازی رامبراند، نتیجه کم نورتری ایجاد می کنند.

عکس های هدشات کم نور (Low-Key): با نور طبیعی و یک فلاش

من می خواستم ببینم آیا می توانم با حذف استروب به عنوان نور اصلی، و جایگزین کردن آن با نور یک پنجره، به این ظاهر نقاشی مانند برای عکس های هدشات دست پیدا کنم. چیدمان زیر، نور پنجره در سمت چپ دوربین، و نور یک فلاش بازتاب شده به یک رفلکتور نقره ای، به عنوان نور ثانویه در سمت راست دوربین را نشان می دهد. من پس زمینه را نیز به سبز تیره تغییر دادم.

نتایج زیر دو برق چشم را بر روی چشم ها از پنجره و رفلکتور نشان می دهند؛ نورپردازی یکدست است اما حالت عکس نرم و نقاشی مانند می باشد. اگر سایه های عمیق تری می خواهید، از یک رفلکتور سفید به جای نقره ای استفاده کنید، یا کلا آن را بردارید.

پرتره دو دختربچه در ابتدای مطلب، با استفاده از این چیدمان گرفته شده است.

نتیجه گیری

همانطور که مشاهده نمودید، در این مطلب ما با یک چیدمان نورپردازی ساده، شامل فلاش استودیویی مجهز به اکتاباکس مشبک و یک فلاش، شروع کردیم و سپس با کاهش نور ها و بستن دیافراگم سعی کردیم به هدشات کم نور (low-key) مطلوبمان برسیم.

درسی که در اینجا می توان گرفت این است که با ایجاد تغییرات کوچک در چیدمان نورپردازی خود می توانید به ظاهر متفاوتی برای تصاویر خود دست یابید. از آزمایش کردن نترسید.

در اینجا چند نمونه عکس سر و شانه یا هدشات با نور خیلی کم را مشاهده می نمایید:

به عکاسی با نور خیلی کم، کیاروسکورو (Chiaroscuro) نیز گفته می شود – سبکی از هنر که در طول دوران رنسانس بسیار محبوب شد. در ادامه از شما عزیزان برای مطالعه مطالبی که قبلا در زمینه عکاسی با نور کم یا کیاروسکورو منتشر کرده ایم دعوت می کنیم:

راهنمای کامل مبتدیان در عکاسی با نور کم (Low Key)

رمزگشایی کیاروسکورو: چگونه عکس های پرتره نقاشی وار کیاروسکورو با شکوه بگیریم؟

چگونه عکس های پرتره نقاشی وار کیاروسکورو بگیریم؟

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 403 تاريخ : سه شنبه 8 تير 1395 ساعت: 11:49

عکاس اهل آفریقای جنوبی سارل ون استیدن (Sarel van Staden) روش جالبی را برای عکاسی از ماشین ها انتخاب کرده است. ما در یکی از مطالب های پیشین لنزک به طور جامع به تعریف عکاسی فاین آرت پرداختیم و گفتیم که هدف عکس فاین آرت به اشتراک گذاری دیدگاه شخصی عکاس از صحنه یا سوژه است و مقابل عکاسی مستند قرار می گیرد. «هنگامی که به یک عکس فاین آرت نگاه می کنیم، باید بدانیم که عکس توسط یک هنرمند ایجاد شده است، نه فقط توسط یک دوربین». در این مطلب لنزک شاهد عکس های فاین آرت این هنرمند از ماشین ها خواهید بود که به خوبی با تعریف ارائه داده شده از عکاسی فاین آرت یا هنری صدق می کنند.

منبع

برگرفته از: behance

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 324 تاريخ : سه شنبه 8 تير 1395 ساعت: 1:57

آیا به دنبال راهی برای رنگ و لعاب دادن به عکاسی منظره خود هستید؟ بسیاری از اوقات وقتی که ما به ایجاد عکس های منظره عالی فکر می کنیم، هیچ تلاشی برای گنجاندن افراد در آن تصاویر نمی کنیم. گاهی اوقات ما حتی مدت زمان طولانی منتظر می مانیم تا گردشگران (یا عکاسان دیگر) از دید ما خارج شوند. در بسیاری از اوقات این بهترین روش برای عکاسی از یک منظره است، اما گاهی اضافه کردن یک عنصر انسانی به یک صحنه می تواند باعث ایجاد یک عکس عالی شود. در این مطلب لنزک به پنج دلیل برای اضافه کردن افراد به عکس های منظره اشاره خواهیم کرد.

کار این موج سوار برای امروز تمام شده است. به طور معمول بهتر است که صورت یک شخص رو به فضای بیشتر عکس باشد، اما استثنا ها نیز ممکن است جواب دهند.

گفتن یک داستان

اضافه کردن یک فرد به عکس منظره تان می تواند به داستان سرایی تصویر شما کمک کند. افراد، یا حتی یک فرد تنها، ممکن است به منظره شما رمز و راز و ماجراجویی اضافه کرده، و باعث شوند که بیننده شما در مورد این که شخصی که در عکس شماست کیست، چیست و چرا هست متعجب شود. وقتی که بینندگان شما این سوالات را می پرسند، چشمان آنها با تصویر درگیر خواهد ماند، و این عکس را جذاب تر می کند. عکسی از یک فرد که در مقابل یک رشته کوه بزرگ ایستاده است، ممکن است باعث شود بیننده تعجب کند که آن فرد در آنجا چه می کند. اگر آن شخص یک کوله پشتی و یک عصا داشته باشد، بیننده ممکن است تصور کند که او قصد دارد کوهنوردی کند. یا شاید آن شخص در عکس شما یک تفنگ با خود حمل می کند و لباس استتار پوشیده است، که باعث می شود بیننده تصور کند که یک شکارچی دارد در جستجوی ماجراجویی به سمت جنگل می رود. یک فرد می تواند سوژه تصویر باشد یا با منظره تصویر ارتباط برقرار کند؛ اما در هر صورت، اگر آن شخص متناسب با داستان تصویر باشد، منظره شما نظر بیننده را جلب خواهد کرد و عکس یک داستان موفق خواهد گفت.

این تصویر داستان مردی را می گوید که دارد در مورد شغل سابق خود که کار بر روی یک قایق رودخانه بوده فکر می کند.

ترکیب بندی

قرار دادن یک یا چند فرد در یک تصویر در فضای منفی می تواند به منظره شما تعادل ببخشد. یک فرد در پس زمینه، یا در وسط مسیر در صحنه شما، به ایجاد یک حس عمق در تصویر کمک خواهد کرد. هنگامی که شما فرصت قرار دادن یک فرد را داشتید، مراقب باشید که آنها را طوری در تصویر قرار دهید که بیننده را به داخل تصویر بکشد. سوژه خود را در یک طرف کادر قرار دهید، ترجیحا بر اساس قانون یک سوم، درحالیکه روی سوژه به سمت فضای باز باشد. این که یک شخص رو به سمت خارج از تصویر شما داشته باشد یا به آن سمت نگاه کند، تقریبا هیچ وقت ایده خوبی نیست، چون این کار باعث می شود که چشم بیننده به جای کاوش عکس به طور کامل، تصویر را رها کند. با این وجود، در هر قانون ترکیب بندی استثنائاتی نیز وجود دارند که جواب خواهند داد. دانستن قوانین ترکیب بندی، این که چه زمانی باید از آنها استفاده کرد، و چه زمانی باید آنها را شکست، هنگام اضافه کردن یک فرد به تصویرتان به شما کمک خواهد کرد.

لنزک: برای مطالعه بیشتر در زمینه سمت نگاه سوژه در عکس، به مطلب «فضای نگاه در عکاسی» مراجعه نمایید.

این زوج در حال گرفتن سلفی، بر اساس قانون یک سوم در این عکس کادربندی شده اند، و یک فضای منفی را در ساحل پُر می کنند.

مقیاس اندازه

اضافه کردن یک انسان به یک تصویر راه خوبی برای نشان دادن اندازه و مقیاس اشیاء در تصاویر شماست. بدون حضور یک فرد در بسیاری از تصاویر، اشیائی مانند درختان و صخره ها ممکن است فاقد یک حس مقیاس باشند. اضافه کردن یک فرد بلافاصله یک نقطه مرجع و مقیاس نسبت به منظره به بیننده شما می دهد.

اضافه کردن پیکر نشان داده شده به صورت ضد نور (سیلوئت) در انتهای غار یک حس مقیاس به تصویر داده و یک نقطه کانونی نیز به تصویر می بخشد.

درام و هیجان

بصورت سیلوئت نشان دادن یک نفر در مقابل غروب آفتاب یا یک نمای از پشت نورپردازی شده دیگر، مثال کاملی است از این که یک فرد چطور می تواند به ایجاد یک تصویر دراماتیک تر کمک کند. حتی ساده ترین مناظر نیز می توانند با اضافه کردن افراد به تصویر جالب تر و هیجان انگیزتر شوند. عکاسی از زوجی که دست یکدیگر را گرفته اند، درحالیکه با منظره تعامل برقرار می کنند، می تواند یک درام عاشقانه به تصویر شما اضافه کند.

یک پدر و پسر به صورت سیلوئت در حال بازی در ساحل دریا در غروب آفتاب به تصویر، که در غیر این صورت تنها یک غروب تکراری دیگر در امتداد ساحل می شد، درام می بخشند.

نقطه کانونی

یک عکس موفق به یک نقطه کانونی نیاز دارد، نقطه ای که چشم بیینده را به خود جلب کند، و با اضافه کردن افراد می توان به این هدف دست یافت. اضافه کردن یک نقطه جذاب می تواند یک منظره خسته کننده را به یک منظره چشمگیر و قابل توجه تبدیل کند. بسیاری از مناظر ویژگی های طبیعی یا ساختمان هایی به عنوان یک نقطه تمرکز دارند، اما اضافه کردن یک فرد گاهی اوقات می تواند یک تصویر بسیار جالب تر ایجاد کند. همانطور که قبلا ذکر شد، گاهی اوقات شما ممکن است در پیش زمینه منظره خود فضای منفی ای داشته باشید، که با اضافه کردن یک فرد به صحنه خود، آن فضای منفی پر شده، و تصویر شما از تعادل بهره مند خواهد شد. شخص داخل تصویر شما به عنوان یک نقطه کانونی، می تواند سوژه صحنه، یا یک مکمل برای منظره شما باشد.

این زوج که بر روی یک صخره نشسته و از رنگ های پاییزی لذت می برند، بر اساس قانون یک سوم در عکس کادربندی شده، و درام عاشقانه ای به تصویر می بخشند.

نکته: هنگام اضافه کردن یک یا چند نفر به منظره خود، سعی کنید چهره های آنها را نامعلوم و مبهم نگه دارید. این کار به بیننده اجازه خواهد داد تا خودش را به جای شرکت کنندگان در عکس تصور کند.

در انتها

این احتمال وجود دارد که به تنهایی برای عکاسی منظره به یک منطقه بکر سفر کنید، در این صورت می توانید خودتان آن شخص داخل عکس منظره باشید. دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار داده، تایمر را تنظیم کنید، سپس در محل از پیش تعیین شده داخل کادر قرار گیرید. دفعه بعد که مشغول عکاسی از یک منظره بودید، به دنبال فرصت هایی برای اضافه کردن یک یا چند نفر به یکی از تصاویر خود بگردید، و ببینید آیا نتایج را دوست دارید یا نه. شما ممکن است از تفاوتی که می بینید شگفت زده شوید.

بسیاری از منظره ها به اندازه کافی قوی هستند که به تنهایی برجسته باشند، اما اگر تصویر شما به کمی رنگ و لعاب نیاز دارد، اضافه کردن یک انسان را امتحان کنید. نظر شما در مورد اضافه کردن عنصر انسانی به عکس های منظره چیست؟ لطفا در بخش دیدگاه ها، پایین این صفحه، برایمان بنویسید.

منبع

digital-photography-school

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 274 تاريخ : دوشنبه 7 تير 1395 ساعت: 2:42

از طبیعت گرفته تا معماری، دنیای ما مملو از انواع الگو ها است. الگو ها می توانند به تنهایی سوژه ای عالی برای عکاسی شما باشند، یا کمک کنند تا جنبه های بصری داستانی که می خواهید نقل کنید را تقویت نموده و آن را قوی تر به تصویر بکشید. دفعه بعد که برای عکاسی بیرون می روید، به دنبال الگو ها بگردید، خواه هندسی یا تکراری، و از آن ها کمال استفاده را ببرید. در ادامه این مطلب لنزک ۳۰ عکس با الگو های قوی برای الهام شما عزیزان آماده کرده ایم که امیدواریم از تماشای آن ها لذت ببرید.

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

عکاسی...
ما را در سایت عکاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی akkassi بازدید : 841 تاريخ : يکشنبه 6 تير 1395 ساعت: 1:05